بهترین سرمایه گذاری در حال حاضر, بهترین سرمایه گذاری با ۱۰ میلیون, بهترین سرمایه گذاری در حال حاضر, بهترین سرمایه گذاری با ۱۰ میلیون, بهترین سرمایه گذاری در حال حاضر, بهترین سرمایه گذاری با ۱۰ میلیون,
کدام سرمایهگذاریها در آستانه سکته قلبی هستند؟
محمد حسین ادیب پاسخ میدهد
قسمت دوم
· ولی همچنان تقاضای نفت در بازارهایی نظیر آسیای شرقی بالاست و چشماندازی از کاهش شدید قیمت وجود ندارد…
اگر قیمت نفت برای بیش از ۶سال بالا بماند، به سادگی، سوختهای رقیب نفت، جایگزین نفت میشوند. در این وضعیت کمپانیهای نفتی جهان به سادگی بازارشان را به شرکتهای رقیب واگذار میکنند و این چیزی نیست که کمپانیهای نفتی بخواهند. بنابراین کمپانیهای نفتی تا جایی قیمت نفت را بالا نگه میدارند که خطر انرژیهای جایگزین قابل توجه نباشد. اگر به مرحلهای برسد که این تهدید احساس شود قیمت نفت را کاهش میدهند تا تمام سرمایهگذاریهایی که در حوزه انرژیهای رقیب صورت گرفته، ورشکست شوند و وقتی آنها ورشکست شوند، مجددا قیمت نفت را افزایش میدهند. همانطور که میدانید از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۵ میلادی، قیمت نفت حداکثری بود و از سال ۱۹۸۵ تا ۲۰۰۰ میلادی، قیمت نفت، حداقلی شد و بسیاری از انرژیهای رقیب ورشکست شدند و دوباره نفت، ارزانترین انرژی شد. از سال ۲۰۰۰ میلادی، قیمت نفت دوباره افزایش پیدا کرد و استفاده از انرژیهای رقیب، اقتصادی شد. الان دوره تکرار این سیکل است.
· افزایش تولید نفت شیل آمریکا را تا جایی که این کشور را به بزرگترین تولیدکننده نفت در جهان تبدیل کند، تا چه حد در این روند موثر میبینید؟
این در یک نقطهای باعث میشود بازار با کاهش تقاضا روبهرو شود و کمک میکند به سقوط قیمت نفت.
· اگر پیشبینیها مبنی بر سقوط قیمت نفت، محقق شود به نظر میرسد بازار مسکن تغییرات کاهشی چشمگیری را تجربه خواهد کرد و اولین نتیجهاش این است که تهران و مسکن در تهران اینقدر ارزشمند نخواهد بود.
تحلیل شما از آینده بازار مسکن چیست؟
جوزف استیگلیتز، برنده نوبل اقتصاد در جایی میگوید در کشورهای نفتخیز وقتی قیمت نفت افزایش پیدا میکند، قیمت مسکن به شدت بالا میرود و وقتی درآمد نفت کاهش پیدا میکند، قیمت مسکن به سقوط میرسد. در ایران هم به طور سنتی میگویند که ما دورههای ۴سال رونق و دو سال رکود را داریم و اگر این را با سیکل افزایش و کاهش قیمت نفت مقایسه کنیم متوجه میشویم که در ایران هر هنگام که درآمد نفت به شدت افزایش پیدا کرده با کمی تاخیر به فاصله شش ماه تا یک سال، قمت مسکن هم به شدت بالا رفته و زمانی که درآمد نفت سقوط کرده، به فاصله کوتاهی بعد از این، قیمت مسکن سقوط کرده است. به عنوان مثال در سال ۸۶ و ۸۷ که مسکن در تهران، ۸۰درصد افزایش پیدا کرد، زمانی بود که نفت، بشکهای ۱۴۰ دلار شد و بعد، در آبان ۸۷ که مسکن، ۵۰درصد در بازار سقوط کرد، زمانی بود که نفت به بشکهای ۳۵ دلار رسیده بود. یعنی تمام اوجهای قیمت مسکن در ایران با اوجهای وفور درآمدهای نفتی همراه بوده و بنابراین در شرایطی که درآمد نفتی در حد یک-چهارم سال ۹۰ باشد، وزن بخش مسکن در اقتصاد کوچک خواهد شد.
از اتفاق، افزایش شدید قیمت مسکن در سال ۹۱ هم به خاطر افزایش شدید درآمدهای نفتی ایران در سال ۹۰ بود که با تاخیر یک ساله عمل کرد و وقتی درآمدهای نفتی به شدت کاهش پیدا کرد، الان که من و شما با هم صحبت میکنیم در سال گذشته یک میلیون و دویست هزار واحد مسکونی در ایران، انشعاب برق خانگی گرفتند که نشان میدهد یک میلیون و دویست هزار واحد به اتمام رسیده؛ و یک میلیون و دویست و پنجاه هزار واحد خرید و فروش شده است. به عبارت دیگر بین خانههای نوساز و خانههایی که به فروش رفته، توازن بوده و این معنایش این است که ۲۱میلیون واحد مسکونی دیگر در ایران که واحد قدیمی بودهاند به فروش نرسیدهاند.
ولی البته این طور نیست؛ احتمالا ۳۰ درصد از خانههایی که به فروش رفتهاند، خانههای نوساز بودهاند و بقیه خانههای کهنهساز. معنای دیگر این حرف یعنی ۷۰درصد خانههای نوساز به فروش نرفتهاند. در واقع، در اقتصاد ایران وقتی درآمد نفتی به یک-چهارم رسیده، بلافاصله اثرش را در خرید و فروش مسکن میبینیم. وقتی خرید مسکن مساوی با خانههای جدید تولیدی باشد یعنی که ما در مسکن به یک رکود شگفتانگیز رسیدهایم. البته در این میان نکتهای مطرح است که با موضوع مجله خلاقیت نیز قرابت دارد. سیمان، شاخص مناسبیست که نشان میدهد در ساخت و ساز چقدر سرمایهگذاری صورت گرفته است. در سال ۹۲، میزان سیمان مصرفی کشور، ۵۶میلیون تن بوده است. این عدد در سال ۹۱ و ۹۰ هم ۵۶میلیون تن بوده است.
این نشان میدهد از سال ۹۰ تا ۹۲ با وجود اینکه درآمد نفت، یک-چهارم شده، سرمایهگذاری در بخش مسکن، تغییری پیدا نکرده است؛ در حالی که باید به شدت کاهش پیدا میکرد. این کاملا نشان میدهد که بیزنس در ایران، قدرت خلاقیت ندارد. بیزنس در ایران، فقط یک کار بلد است و آن اینکه خانه بسازد. بیزنس در ایران بر خلاف بیزنس در دنیا فاقد ابتکار عمل است. بیزنس در ایران یک عمر است که فقط دارد خانه میسازد و هیچ کار دیگری بلد نیست و در اوج سقوط درآمدهای نفتی هم همان بیزنس سنتیاش را ادامه میدهد. امسال، بیزنس در ایران، در حوزه مسکن، هزینه بسیار سنگینِ اصرار بر ساخت مسکن در طول ۳ سال گذشته را پرداخت خواهد کرد. سرمایهگذاری در بخش مسکن در سال ۹۰، توجیه اقتصادی داشته است؛ ولی این حجم از سرمایهگذاری در سال ۹۲ به تحقیق، غیر قابل توجیه اقتصادی بوده است و هزینهاش به زودی روی میز قرار خواهد گرفت و سرمایهگذاران در بخش مسکن با زیان، هزینهاش را پرداخت خواهند کرد.
بهترین سرمایه گذاری در حال حاضر, بهترین سرمایه گذاری با ۱۰ میلیون, بهترین سرمایه گذاری در حال حاضر, بهترین سرمایه گذاری با ۱۰ میلیون, بهترین سرمایه گذاری در حال حاضر, بهترین سرمایه گذاری با ۱۰ میلیون,
· تاثیر این تحولات که میگویید بر فعالیتهای به نوعی سوداگرانه در بازارهای مختلف چگونه خواهد بود؟
بدنه بیزنس در ایران در سال گذشته با انتظار تکرار تورم سال ۹۰ و ۹۱ وارد فعالیت اقتصادی شد و اقدام به دریافت تسهیلات قابل ملاحظه کرد. در پایان سال ۹۲، طلا ۵۰درصد سقوط کرده بود. اگر فرد با وام بانکی از طلا نوسانگیری کرده باشد، ۳۰درصد هم بهره بانکی داده، پس ۸۰درصد ضرر کرده است. اگر وارد خرید کالا با منشا ارزی یا وارد حوزه ارز شده باشد، در پایان سال نسبت به آغاز سال، دلار، ۲۰درصد سقوط کرده است، ۳۰درصد هم بهره بانکی داده، پس ۵۰درصد زیان کرده است. اگر با وام بانکی از مسکن نوسانگیری کرده باشد، باید گفت مسکن در تهران در اسفند ۹۲ نسبت به اسفند ۹۱، حداقل، ۳۰درصد سقوط داشته و اگر ۳۰درصد هم بهره بانکی داده باشد، ۶۰درصد زیان کرده است. پس همه کسانی که با استفاده از منابع بانکی، در سه حوزه مسکن، ارز و طلا وارد شده باشند با زیان قابل ملاحظه، معادل احتمالا ۵۰درصد دارایی که وارد این حوزه کرده باشند، زیان میکنند.
به تحقیق، این فرایند، امسال هم در حال تکرار شدن است و به نظر من در پایان سال، کسانی که به انگیزه سوداگرانه وارد اقتصاد شدهاند، با زیان قابل ملاحظه بازار را ترک میکنند و اقتصاد ایران به ثبات میرسد. البته اینها قسمت اعظم سودی را که در سال ۹۰ و ۹۱ به دست آوردهاند، در سال ۹۲ و ۹۳ از دست میدهند و بازار به تعادل میرسد و ما داریم به سمت این تعادل پیش میرویم.
· اسفند پارسال که از شما آینده بازار طلا را پرسیدند، جواب حالبی دادید. گفتید من تعجب میکنم که الان عوض اینکه بروید طلاهایتان را بفروشید، از من میپرسید که آینده طلا چه میشود که به نوعی پیشبینی سقوط بود. این در حالیست که هر سال بدهی آمریکا مرزهای جدیدی را در مینوردد و این میتواند یکی از عوامل افزایش قیمت طلا شود.
استدلال شما در مورد سقوط قیمت طلا مبتنی بر چه گزارههاییست و در موردشان توضیح دهید؟
اولا پیشبینی من از اسفند۹۲ تا به حال درست بوده. وقتی هم که طلا ۱۸۰۰دلار بود، من هر سه ماه یکبار مصاحبه داشتم و میگفتم که طلا سقوط میکند و به نظرم درست دیده بودم. فرمول قیمت طلا این است که ۷درصد از ذخایر طلای بانکهای مرکزی دنیا، طلاست. ۶۳درصد آن سپرده ارزیست و باقی آن اوراق قرضه آمریکاست. اگر که این تناسب به هم بخورد، یعنی اگر وزن طلا از ذخایر ارزی بانکهای مرکزی دنیا بیشتر از ۷درصد شود، معنایش این است که بانکها باید اوراق قرضه آمریکا را کمتر نگهداری کنند. اوراق قرضه آمریکا در واقع، مکانیزمیست که کسری بودجه آمریکا به وسیله کشورهای دیگر خریداری میشود. بنابراین اگر طلا از یک حدی گرانتر شود، کسر بودجه آمریکا دیگر تامین نمیشود. پس علت اینکه من در اوج قیمت طلا پیشبینی میکردم که طلا سقوط میکند این بود که وزن طلا در ذخایر ارزی بانکهای مرکزی دنیا به ۱۲درصد رسیده بود و معنایش این بود که کسری بودجه آمریکا دارد با اخلال مواجه میشود.
سال گذشته هم که من باز پیشبینی میکردم که طلا کاهش پیدا میکند، این به ۸.۵ درصد رسیده بود و بنابراین بازهم جای سقوط داشت. به نظرم میآید که معدل ده ساله ۷درصد بوده و اگر از من پیشبینی جدید بخواهید پیشبینی من استوار خواهد بود بر آخرین ذخایر ارزی دنیا و وزن طلا در آن. اگر این وزن همچنان بیش از ۷درصد باشد، به میزان اختلاف تا ۷درصد سقوط خواهد کرد، ولی اگر این وزن بخواهد به کمتر از ۷درصد برسد، این وضع بیشتر از ۳ ماه دوام نخواهد آورد و افزایش را تجربه خواهد کرد. من به مردم ایران میگویم تا وقتی تزریق ارز به اقتصاد آمریکا در حال کاهش است، معنایش این است که سقوط قیمت طلا ادامه دارد و بنابراین به نظرم میآید در نقطه موجود و تا اطلاع ثانوی، آخرین انتخاب یک فرد باید خرید طلا باشد. قطع تزریق ارز به اقتصاد آمریکا سخنی مربوط به ماههای آینده است و نه سالهای آینده. اگر این قطع صورت گیرد اول از همه ارزش دلار افزایش پیدا میکند، دو، قیمت نفت سقوط میکند و سه، شاهد سقوط قیمت طلا هم خواهیم بود. از سال ۱۹۷۰ تاکنون توقف تزریق ارز توسط آمریکا با این ۳ اتفاق که عرض شد، همراه بوده است.
بهترین سرمایه گذاری در حال حاضر, بهترین سرمایه گذاری با ۱۰ میلیون, بهترین سرمایه گذاری در حال حاضر, بهترین سرمایه گذاری با ۱۰ میلیون, بهترین سرمایه گذاری در حال حاضر, بهترین سرمایه گذاری با ۱۰ میلیون,
· در چند ماه گذشته شاهد ریزش بورس بودهایم و به نظر میرسد این نوعی تخلیه حباب در بورس باشد که در سالهای اخیر شکل گرفته بود. در این شرایط، آینده سرمایهگذاری در بورس را چگونه میبینید؟
ببینید فروش ۲۰ شرکت بورسی، ۱۲۵هزار میلیارد تومان بوده است؛ یعنی معادل ۲۰درصد تولید ناخالص ملی ایران. فروش شرکت ملی نفت و شرکتهای زیر مجموعه آن مثل شرکت ملی گاز و… هم در سال جاری ۱۱۹هزار میلیارد تومان بوده. البته در اینجا سهم دولت و سهم صندوق توسعه ملی را از صادرات نفت لحاظ نکردهایم. در واقع، ۲۰ شرکت بورسی به اضافه شرکت ملی نفت و زیرمجموعههایش فروشی معادل ۴۰درصد تولید ناخالص ملی کشور داشتهاند و این ۲۱ شرکت، آیندهدار هستند. در واقع، شرکتهایی که به درآمدهای ارزی وصل باشند، آیندهدار هستند.
شرکتهایی هم که به بخشهایی وصل باشند که ۸۰درصد قدرت خرید مردم را پوشش میدهند، آینده دارند. بنابراین جوهره کلام من یک جمله است: در اقتصاد میگویند قیمت، منعکسکننده کلیه اطلاعات است؛ اما اگر بخواهیم با زبان شرکتی بیان کنیم باید بگوییم فروش، منعکسکننده کلیه اطلاعات است. فروش، اصلیترین شاخص برای قضاوت آینده شرکتها به شمار میرود. یکسری از شرکتها دارند سهم بازارشان را از دست میدهند و یکسری از بخشها هم دچار همین مشکل هستند. شرکتهایی که فروششان نسبت به سال ۸۹ بیش از ۲۰۰درصد رشد داشته باشد، شرکتهای ماندگار هستند و این ۲۱ شرکت، اینچنین هستند.
در مورد آن دسته از شرکتهای بورسی که محصولات نهایی تولید میکنند، باید به یک نکته توجه داشت؛ از آنجا که واردات کلیه محصولات نهایی به کشور، آزاد اعلام شده و تعرفههای گمرکی هم بیسروصدا به شدت کاهش پیدا کرده، به گونهای که فقط ۳۵۰ قلم کالا هست که تعرفهای بالای ۱۰درصد دارند که این ۳۵۰ قلم را هم قاچاقچی با ۸درصد سود در تهران تحویل میدهد، پس صنایعی که در ایران، محصول نهایی تولید میکنند نمیتوانند با محصولات مبادلهپذیر خارجی رقابت کنند. بنابراین آنهایی که محصول نهایی تولید میکنند و در سه حوزه پتروشیمی، فولاد و سیمان نیستند، اینها طول عمر چندانی نخواهند داشت.
آنها نمیتوانند در شرایط پایینآوردن تعرفه بیش از دو سال دوام داشته باشند. ما در بورس، ۴۱ بخش داریم. ۸۵ درصد فروش بورس در ۵رشته است و این ۵رشته محدود میشود به ۷ قلم کالای حیاتی به اضافه بخشهای انرژی که توان صادراتی دارند و فقط ۱۵درصد فروش بورس به ۳۶ بخش دیگر مربوط میشود. پس پاسخ من در ارتباط با بورس، یک پاسخ دوگانه است. بخشهایی که شاخص فروششان در سال ۸۹ بیش از ۲۰۰درصد رشد دارد، بخشهای رو به رشد هستند و شرکتهایی که فروششان کمتر از ۱۰۰درصد رشد دارد، طی یک سال آینده تعطیل میشوند و شرکتهایی که بین ۱۰۰ تا ۲۰۰درصد فروش دارند، کاندید سکته قلبی هستند.
· تاثیر سقوط این ۳۶رشته روی آن ۵رشته آیندهدار دیده نخواهد شد؟
چون آنها شاخص کل را کاهش میدهند…
نه، همین حالا هم شاخص کل، دستکاری میشود. خیلی از سهامها نصف و یک-سوم شدهاند، اما چون شاخص کل را دستکاری میکنند، این نصفشدن یا یک-سوم شدن را نشان نمیدهد. تا همین الان بازار در مورد این دسته از شرکتها بسیار مسوولانه عمل کرده است.
· با توجه به این تحلیلها کسانی که میخواهند کسبوکارهای کوچک راهاندازی کنند و عموما از جوانان در سن کار هستند، باید با چه رویکردی جلو بروند؟
اتفاقی که در اقتصاد ایران افتاده این است که ما تحت حمله گازانبری انقلاب دیجیتال و جهانیشدن اقتصاد قرار گرفتهایم. معنای جهانیشدن اقتصاد این است که کالای خارجی با کمتر از ۱۰درصد تعرفه، الان در بازار ایران وجود دارد و تولید در رقابت با آنها راه دشواری دارد و همین یک خروجی ایجاد کرده: واحدهایی که در اصطلاح اقتصاد با صرفهجویی ناشی از مقیاس تولید مشکل داشته باشند، امکان ادامه حیات ندارند. معنای صرفهجویی ناشی از مقیاس تولید این است که تولید از یک حدی نباید کمتر باشد و از یک حدی هم نباید بیشتر باشد. الان در چین میگویند تولید یک کارخانه فولاد نباید کمتر از ۵میلیون تن باشد. ولی ما در ایران، ۸کارخانه فولاد یک میلیون تنی احداث کردهایم. این کارخانهها نمیتوانند رقابت کنند. متقابلا تولید از یک حدی هم نباید بیشتر باشد. در دنیا گفته میشود پالایشگاه، بیشتر از ۸۰هزار بشکه اقتصادی نیست. در ترکیه یازده شرکت، ۹۰درصد گوشت مرغ ترکیه را تولید میکنند؛ در حالی که ما در ایران، هزاران مرغداری داریم؛ یعنی در واقع تولید مرغ در ایران با صرفهجویی ناشی از مقیاس تولید مشکل دارد که معنیاش این است که تولید بیش از حد کوچک است. این قشری که شما در مورد نوع فعالیتشان سوال کردید، معمولا سرمایههایی دارند که با مقیاس تولید مشکل پیدا میکند. یعنی میخواهند بروند تولیداتی داشته باشند که بیش از حد کوچک است. امروز، اقتصاد ما صحنه و عرصه حذف این دسته از تولیدکنندگان است.
بهترین سرمایه گذاری در حال حاضر, بهترین سرمایه گذاری با ۱۰ میلیون, بهترین سرمایه گذاری در حال حاضر, بهترین سرمایه گذاری با ۱۰ میلیون, بهترین سرمایه گذاری در حال حاضر, بهترین سرمایه گذاری با ۱۰ میلیون,
· یعنی خُردها حذف میشوند؟
نه. هر خُردی، غیراقتصادی نیست. ولی در مورد تولید مرغ، بسیاری از تولیدکنندگان مرغ در کشور ما، خُرد هستند و مرغ را با دوبرابر قیمت بازار جهانی تولید میکنند. اگر تولید داخلی متوقف شود ما با نصف این هزینهای که الان مرغ تولید میکنیم، میتوانیم مرغ را به دست مردم برسانیم. سرمایههای خُرد در نسل جوان، وقتی بخواهد به صورت خویشفرما وارد حوزههای فعالیت شوند، نباید با صرفهجویی ناشی از مقیاس تولید مشکل داشته باشند. اینها باید وارد حوزههایی شوند که در آن حوزه، خُردبودن جواب میدهد. ما اصطلاحی داریم به نام: «کوچک زیباست.» ولی کوچک در چارچوب تولید خوشهای زیباست.
در دنیا، ۱۰کمپانی، ۸۵درصد خودروهای دنیا را تولید میکنند؛ یکی از آنها کمپانی فولکسواگن است که این کمپانی با ۲۰۰هزار شرکت کوچک، قرارداد دارد. خُرد در چارچوب کمپانی فولکسواگن زیباست؛ نه اینکه کارخانههای خُرد تولید خودرو بسازیم. ما در ایران شرکتهای خُرد داریم، بدون اینکه در چارچوب تولید خوشهای باشد. بنابراین هر خُردی، الزاما به این معنا نیست که غیراقتصادیست. خُرد در هر حوزه باید جدا تعریف شود. ولی با مشاهدات من ۹۰درصد سرمایهگذاریهایی که نسل جوان انجام میدهند با مقیاس تولید مشکل دارد. یعنی سرمایهگذاری، فاقد توجیه اقتصادیست.
· این روند در حوزه دیجیتال چگونه است؟
حوزه دیجیتال به شدت رو به رشد است و آیندهدارترین شغل در ایران، تلقی میشود و در این حوزه صرفهجویی ناشی از مقیاس تولید در اغلب موارد وجود ندارد.
· بنابراین توصیه شما ایجاد کسبوکار در کدام حوزههاست؟
یکی از بخشهایی که میتواند سرمایه جذب کند، بخش دیجیتال است که به شدت رو به رشد خواهد بود. اقتصاد ایران در حال گذار از یک اقتصاد پیشدیجیتال به یک اقتصاد دیجیتالیست و در نتیجه، تقاضای عظیمی در این حوزه ایجاد میشود و کسانی که به سمت این بخش میروند با تقاضای رو به رشد روبهرو میشوند.
کدام سرمایهگذاریها در آستانه سکته قلبی هستند؟ -۱
کدام سرمایهگذاریها در آستانه سکته قلبی هستند؟ -۳
در ادامه بخوانید:
مقالات سرمایه گذاری
روشی برای جذب ثروت به زندگی
مقالات سرمایه گذاری
دانلود رایگان فایل های آموزشی
تست های روانشناسی موفقیت مالی
تجربیات مشتریان گروه آموزشی الهی
دانلود رایگان فایل های انگیزشی
نظرات
نظری ثبت نشده.