راههای فراموش کردن خاطرات -تکنیک حذف خاطرات بد

راههای فراموش کردن خاطرات بد,راههای فراموش کردن یک نفر

مقالات راههای فراموش کردن خاطرات بدروشی شگفت انگیز راههای فراموش کردن خاطرات بدراههای فراموش کردن خاطرات بدراههای فراموش کردن خاطرات بدراههای فراموش کردن خاطرات بدراههای فراموش کردن خاطرات بدراههای فراموش کردن خاطرات بد

راههای فراموش کردن خاطرات –تکنیک حذف خاطرات بد

عباس خادم الحسینی ،همان طور که قبلاً هم اشاره ی مختصری کرده ام، یکی از راهکارها برای فراموش کردن…
همان طور که قبلاً هم اشاره ی مختصری کرده ام، یکی از راهکارها برای فراموش کردن خاطرات بد گذشته، فکر نکردن به آنها یا به عبارت علمی تر، قرار ندادن آنها در کانون توجه و تمرکز فکر است. البته در این مورد می توان گفت که مرور زمان یکی از تسهیل کننده های این امر است یعنی بر اثر گذشت زمان، خود به خود آن خاطره ی آزار دهنده از کانون توجه و تمرکز فکر کنار می رود و تأثیرات ذهنی اش نیز کم وکم تر می شود .

آنچه مسلم است این است که این کار، کاملاً آگاهانه و ارادی نیست. بدین معنا که اگر بخواهید صبر کنید تا مرور زمان، اثرات یک خاطره ی بد را از ذهن تان پاک کند، کارقدرتمندانه ای انجام نداده اید. علاوه بر این، گذشت زمان نیز تحت کنترل و اراده ی شما نیست .
من بارها در سخنرانی هایم بر این نکته تأکید کرده ام که انسان قدرتمند و موفق کسی است که خودش شخصاً فرماندهی ذهن و روان خود را به دست بگیرد و برخود و زندگی اش مدیریت کند. این که بنشینیم و دست روی دست بگذاریم تا مرور زمان برای مان کاری انجام دهد، رفتار مقتدرانه ای نیست .
اما با همه ی این حرف ها، گاهی اوقات به نظر می رسد که هر چه می خواهیم به خاطره ی بدی که در ذهن داریم فکر نکنیم، نمی شود و آن خاطره به طور ناخواسته و ظاهراً غیر ارادی، در کانون تمرکزمان قرار می گیرد و احساسات ما را تحت تأثیر خود قرار می دهد .

حال سوال این جاست که در چنین مواردی چه باید کرد ؟

از چه روشی می توان استفاده نمود تا بدون این که نیازمند گذشت زمان باشیم خاطره ی بدی که در ذهن داریم را محو و اثرات منفی آن را به حداقل برسانیم. برای غلبه بر این مساله سه راهکار ( تکنیک ) وجود دارد که قصد دارم آنها را در این کتاب به شما آموزش دهم .
لطفاً همچنان با من باشید .

۱-تغییر دادن کیفیت های فرعی تصویر ذهنی

برای تغییر دادن حس خود نسبت به یک رویداد می توان از عناصر زیر حسی کمک گرفت. عناصر زیر حسی در واقع همان کیفیت های فرعی تصاویر ذهنی هستند. برای درک بهتر این مطلب پیشنهاد می کنم چشمان خود را ببندید و به یکی از بهترین خاطرات خود فکر کنید و سعی نمایید فیلم آن را در ذهن تان ببینید .
آنچه با چشم درونی خود می بینید تصویر ذهنی شماست که از بخش حافظهی تصویری مغزتان برای شما پخش می شود. به مشخصات تصویری این فیلم مثل میزان نور، شدت رنگ، وضوح و شفافیت تصویر، حالت صدا و… عناصر زیر حسی یا کیفیت های فرعی تصاویر ذهنی می گویند. نکته ی مهم و قابل توجه این است که با تغییر کردن این مشخصات، حس درونی شما نیز به سرعت تغییر خواهد کرد .
به طور کلی تصاویر ذهنی ( چه به صورت واقعی باشند و چه به صورت ساختگی و خیالی ) قدرت عجیب و حیرت آوری دارند و به راحتی قادرند افکار، نظرات، احساسات و حتی رفتارهای ارادی و غیر ارادی شما را تحت تأثیر خود قرار دهند .
ایجاد تغییراتی ساده در کیفیت های فرعی این تصاویر نیز می تواند تأثیرات عمیقی روی احساسات و روحیات شما داشته باشد و باعث به وجود آمدن یک حس خاص ( مثبت یا منفی ) در شما گردد.

برای انجام این راهکار می توانید به روش زیر عمل کنید :

۱ .در یک مکان آرام و راحت بنشینید، پشت تان را به جای ثابتی تکیه دهید و از حلقه کردن دست ها در یکدیگر یا انداختن پاها روی هم خودداری نمایید. حال چشم های تان را ببندید و چند نفس عمیق بکشید .
کم کم نوبت به تمرکز روی فیلم خاطره ی بدتان می رسد. سعی کنید خاطره ی خود را از اول تا آخر در ذهن تان ببینید و صداهای آن را بشنوید .
در نظر داشته باشید که هر چه این فیلم را با جزئیات بیشتری ببینید تأثیر گذاری این تکنیک بیشتر خواهد بود .

۲ .وقتی یک بار فیلم را از ابتدا تا انتها مرور کردید دوباره برگردید اول فیلم تا این بار آن را با تغییری مختصر نگاه کنید .
مثل کسی که کنترل تلویزیون را در دست گرفته و با فشار یک دکمه از شدت رنگ تصویر _می کاهد، تصویر ذهنی خود را به تدریج کم رنگ کنید تا جایی که کاملاً سیاه و سفید شود. سپس یک بار دیگر آن را به صورت سیاه و سفید از اول تا آخر ببینید .

۳ .آیا تا به حال برای تان پیش آمده که مشغول تماشای تلویزیون باشید که ناگهان آنتن تلویزیون تکان بخورد و از کیفیت و شفافیت تصویر، کاسته شده یا به اصطلاح برفکی شود ؟
در این مرحله باید همین کار را روی فیلمی که در ذهن تان در حال پخش شدن است انجام دهید. بدین صورت که همان فیلم سیاه و سفید شده را مجدداً از اول تا آخر ببینید منتها این بار با وضوح و شفافیت کمتر. یعنی آرام آرام آن را در ذهن تان برفکی وبی کیفیت کنید .
البته ممکن است انجام دادن این کارها در ابتدا کمی سخت به نظر برسد، خصوصاً این که باید چند کار را به طور همزمان روی فیلم ذهن تان انجام دهید. اما درنظر داشته باشید که با کمی تمرین کردن می توانید به مهارت و تسلط کافی و مورد نیاز، دست پیدا کنید. همانطور که با انجام تمرینات ورزشی، عضلات بدن خود را قوی و ورزیده می کنیم، برای قدرتمند شدن عضله های فکر و روان خود نیز چاره ای نداریم جز این که تمرین کنیم .
چندی پیش در یکی از سخنرانی هایم برای یکی از مخاطبان سوالی پیش آمد که آن را روی تکه کاغذی نوشت و روی میز تریبون گذاشت .
وی سوال خود را با جمله ی زیبا و پر مفهومی شروع کرده بود که برایم خیلی جالب توجه بود .

این دانشجوی خوش ذوق، یکی از اشعار فردوسی، این شاعر بزرگ پارسی گوی را دست کاری کرده و نوشته بود :

توانا بود هر که تمرین کند

با احترام به جناب فردوسی باید بگویم که دقیقاً همین طور است. راز توانایی، تمرین کردن است. بنابراین به شما اطمینان می دهم که با کمی تمرین می توانید در انجام این تکنیک کاملاً مسلط و ماهر شوید .

۴ .پس از این کار نوبت به کم کردن نور یا روشنایی فیلم _می رسد. برای انجام این تغییر، دوباره فیلم خود را که اکنون سیاه و سفید و کمی برفکی است از اول نگاه کنید .
با این تفاوت که آرام آرام از نور آن بکاهید و صحنه را تاریک و تاریک تر نمایند .
البته تا جایی که هم چنان تصویر مشخص باشد اما با حداقل نور .

۵ .سپس بروید به سراغ صدا. آیا تا به حال متوجه از تنظیم خارج شدن صدای یک موسیقی یا یک فیلم شده اید ؟ مثلاً این که صدای یک خواننده، بم تر یا زیرتر از حد طبیعی خود پخش شود .
حال از شما می خواهم همین کار را روی فیلم ذهن تان انجام دهید. البته با این توضیح که سعی کنید صداها تا حد امکان جدی، زمخت و یا ترسناک نشوند._ می توانید صدای یک زن را با صدای یک مرد عوض کنید و بر عکس. لحن بیان افراد را نیز می توانید مضحک و غیر طبیعی جلوه دهید .
این کار ( و نیز کارهای قبلی که انجام داده اید ) شدت احساسات شما را به تدریج کاهش می دهد .

۶ .حالا نوبت به اندازه ی کادر فیلم تان می رسد. به فیلمی که در تماشاخانه ی ذهن تان پخش می شود توجه کنید. اندازه اش چقدر است ؟
آیا تمام صفحه ی نمایشگر ذهن شما را فرا گرفته است ؟ به تدریج اندازه ی کادر این فیلم را کوچک و کوچک تر کنید. البته نه آنقدر کوچک که دیگر قابل مشاهده و تشخیص نباشد .

۷٫مکان، عنصر زیر حسی بعدی است که با تغییر دادن آن می توانید در شدت احساسات خود نقش داشته باشید .
در صفحه ی نمایشگر ذهن خود دقیق شوید و ببینید که فیلم شما در چه قسمتی از صفحه ی ذهن تان قرار دارد ؟
سمت چپ یا راست ؟
بالا یا پایین ؟
در وسط یا در گوشه ها؟
در هر حال این فیلم هر جا که هست جایش را عوض کنید و در جای جدید، آن را از اول تا آخر ببینید .

۸ .حالا شما فیلمی دارید سیاه و سفید، کم نور و تاریک، پر از پارازیت و برفک، با کادری کوچک و صدایی مضحک و نامتناسب که در مکانی غیر از مکان طبیعی خودش در صفحه ی نمایشگر ذهن تان در حال پخش شدن است .
فقط یک کار دیگر مانده که باید روی این فیلم انجام شود و آن همان به هم ریختن تناسب اندازه هاست .
یکی از کارهایی که به وسیله ی آن می توانید نوع و شدت احساسات خود را تغییر داده و اثرات منفی یک خاطره ی بد را کاهش دهید، دست کاری کردن در تصاویر واقعی است به شکلی که از نظر اندازه و فرم، تناسبی با دنیای واقعیت نداشته باشد .
مثلاً می توانید پای یکی از کاراکترهای فیلم خود را پهن کرده و بینی اش را دراز کنید یا این که برایش دم و منقار بگذارید. این عدم تناسب می تواند به سرعت احساسات و حالات درونی شما را دستخوش تغییر و تحول قرار _ دهد .

حال برای آخرین بار فیلم خود را با تمام تغییراتی که در کیفیت های فرعی آن ایجاد کرده اید، از اول تا آخر ببینید و به حسی که نسبت به آن دارید دقت کنید .
مسلماً این حس جدید با آن حس قبلی که از مرور این خاطره به شما دست _ می داد کاملاً متفاوت است .
استفاده از این راهکار می تواند اثرات منفی یک خاطره ی بد، سخت و آزار دهنده را تا حد امکان کاهش دهد .

تذکر : از این راهکار برای خاطرات ناراحت کننده ای که در آنها مرگ و میر یکی از عزیزان تان وجود دارد استفاده نکنید. برای خلاصی از اثرات چنین خاطراتی تکنیک دیگری وجود دارد که برای انجام آن باید به یک متخصص ذهن مراجعه کنید .

تشخیص من این است که آموزش این تکنیک که به آن پدیده ی سانسور ذهنی زمان می گویند ممکن است در حوصله ی خوانندگان این کتاب نگنجد .
علاوه بر این کسانی که بخواهند این تکنیک را بیاموزند الزاماً بایستی به برخی اصول روان شناسی و ساختارها و نحوه ی عملکرد مغز آشنا باشند . ‌