مقاله در مورد کارآفرینیمقاله در مورد کارآفرینیمقاله در مورد کارآفرینیمقاله در مورد کارآفرینی مقاله در مورد کارآفرینی مقاله در مورد کارآفرینیمقاله در مورد کارآفرینی مقاله در مورد کارآفرینی
مقاله در مورد کارآفرینی-کارآفرینی سازمانی؛ شرکت ۳M
شرکت ۳M چندین دهه به عنوان یک شرکت کارآفرین در دنیا شناخته شده است، شرکتی که رشد خود را مرهون نوآوری هایش می داند. این شرکت یک چهارم درآمد خود را از طریق محصولات کم تر از ۵ سال به دست می آورد. شرکت ۳M در سال ۱۹۰۲ تحت عنوان “شرکت فرآوری و استخراج معدنی مینه سوتا” تأسیس شد.
کاغذ سنباده نرم موفق ترین محصول این شرکت است که هنوز خط تولید آن را حفظ کرده، ولی در حال حاضر این شرکت بیش از ۶۰۰۰۰ هزار محصول از نوار چسب، ملزومات دفتری، ملزومات و تجهیزات پزشکی، علائم راهنمایی و رانندگی، نوار مغناطیسی تا سی دی و تجهیزات الکتــریکی را تولیـد می کند.
مدیران و موسسین شرکت ۳M همواره بر نوآوری تأکید کرده و آن را تشویق کرده اند. این به شکل گیری و حاکمیت فرهنگ نوآوری در شرکت در طول بیش از یک قرن کمک کرده است. در واقع موفقیت های این شرکت در طول تاریخ را باید مرهون همین فرهنگ دانست.
۳M کارش را در ابتدا با تولید یک سنباده با کیفیت درجه دو آغاز کرد. تنها روشی که آن ها برای تبلیغ این محصول به کار بردند ارتباط مستقیم با مشتریان بود. آن ها با کارگرانی که این محصول را به کار می بردند، ارتباط برقرار کرده و از آن ها می خواستند تا نظرشان را در مورد ویژگی های محصول بگویند. – این یکی از اولین روش های فروش رابطه ای بود؛ این اولین استراتژی نفوذ ۳M به عنوان یک شرکت نوپا قلمداد می شد- استراتژی نزدیک شدن به مشتری برای درک نیازها و خواسته هایش.
البته ۳M نمی توانست فقط به تولید یک محصول بسنده کند و ناچار باید با رقبا روبرو می شد، از این رو نزدیک شدن به مشتری باعث می شد تا آن ها فرصت های جدیدی برای سرمایه گذاری شناسایی کنند. اولین محصول یک سمباده جدید به اسم تری .ام. آی. تی (Three-M-Ite) بود که در آن به جای مواد طبیعی از اکسید آلومینیوم به عنوان ماده ساینده استفاده می شد. بلافاصله بعد از تولید این محصول شرکت، سمباده ضدآب را روانه بازار کرد- ایده این محصول را از یک مخترع خریداری کردند که بعدها به استخدام شرکت درآمد، متعاقباً شرکت محصولی با نام وتور- درای (Wetordry) تولید کرد که برای پرداخت کاری نهایی روی بدنه خودرو در صنایع خودروسازی مورد استفاده قرار می گرفت.
۳M با تولید این محصولات در حقیقت دومین استراتژی نفوذ خود را رقم می زد، پیدا کردن بازارهای دنج برای محصولات، حتی اگر کوچک باشد. این استراتژی به شرکت این امکان را می داد تا محصولات خود را به قیمت بالا عرضه کند و در واقع آن ها را بر اساس شهرت و پرستیژ قیمت گذاری کند. ۳M با به کارگیری این استراتژی متوجه شد که بازار کوچک دنج از بازارهای بزرگ سودآورتر است.
۳M تا دهه ۱۹۹۰می کوشید تا از استراتژی بازارهای دنج برای عرضه محصولات اش استفاده کند، لیکن پیشرفت های فناوری و بالارفتن سرمایه مورد نیاز برای تولید باعث شد تا تغییرات اندکی در آن ایجاد کند. بازده مورد انتظار با افزایش رقم سرمایه گذاری ها بالا رفت و در نتیجه می بایست بازارها توسعه پیدا می کرد. خوشبختانه دنیا داشت به یک بازار جهانی تبدیل می شد. از طرفی عرصه رقابت روز به روز تنگ تر می شد، تغییرات فناوری شتاب بیش تری گرفته بود و چرخه عمر محصول کوتاه تر می شد، این عوامل همگی باعث شد تا ۳M به فکر سیطره پیدا کردن سریع بر بازارهای دنج شود. سرعت واکنش به این تحولات برای ۳M خیلی مهم بود. از این رو شرکت به سرعت شروع به گسترش بازارهای دنج خود در سطح جهانی کرد. به عبارتی ۳M استراتژی بازار دنج خود را همچنان دنبال کرد، ولی کوشید تا سرعت واکنش و اندازه بازار خود را در سطح جهانی گسترش دهد.
در واقع ۳M تنوع بخشی به محصولات خود را از دهه ۱۹۲۰ با ورود به بازار نوار (tape market) آغاز کرد. به این ترتیب آن ها در زمینه های روکش، پشتی و چسب نیز مهارت پیدا کردند. ۳M با نزدیک شدن به مشتریان خود مشکلات را از زبان آن ها شناسایی می کرد و با مهارت و تخصصی که به دست می آورد، سعی می کرد برای آن راه حل ارائه کند. برای مثال، بعد از تولید محصول وتوردرای(wetordry) برای بدنه خودرو یکی از کارگران نقاشی خوردو متوجه شد که استفاده از این محصول در مرحله صیقل نهایی چقدر دشوار است. این مشکل منجر به تولید نوار چسب ماسک کننده (masking tapes) شد. البته این نوارها در آن زمان کامل نبود. به مرور زمان و با ساعت ها کار و تلاش یکی از کارکنان شرکت تبدیل شد به نوارهایی که به شکل امروزی می بینید. بعدها همین فناوری نوارچسب های غلتان وارد بازار شد.
بنابراین، سومین استراتژی نفوذ شرکت ۳M در این جا شکل گرفت- استراتژی تنوع بخشی به محصول. به محض اینکه ۳M محصولی جدید روانه بازار می کرد می کوشید تا تمام محصولات مرتبط با آن را نیز تولید و به بازار عرضه کند تا به این ترتیب جایگاه برتر خود را در بازار حفظ کند. در دهه ۱۹۹۰، وقتی ۳M محصولات کاملاً نوآورانه خود را به بازارهای دنجی که از قبل تحت کنترل داشت عرضه کرد، به اهمیت و ارزش این استراتژی پی برد.
مقاله در مورد کارآفرینی مقاله در مورد کارآفرینیمقاله در مورد کارآفرینیمقاله در مورد کارآفرینیمقاله در مورد کارآفرینی مقاله در مورد کارآفرینی مقاله در مورد کارآفرینیمقاله در مورد کارآفرینی مقاله در مورد کارآفرینی
این قبیل تجربیات به مرور زمان به ۳M یاد داد تا به ارزش تحقیق و پژوهش نیز پی ببرد. آنها به ویژه یاد گرفتند که از این پس برای مخترعین شرکت ارزش قائل شوند، مخترعینی که چنان سفت و سخت به ایده های خود می چسبند که حتی هزار توی برورکراسی شرکت نیز نمی توانست مانع حرکت آنها شود. در دهه ۱۹۲۰، ۳M سیاستی وضع کرد که بر اساس آن به پژوهشگران شرکت اجاره داده می شد تا ۱۵ درصد از زمان کاری خود را صرف پروژه های شخصی خود کنند. ۳M هنوز هم کارکنان خود را تشویق می کند تا ۱۵ درصد از اوقات کاری خود را صرف ایده هایی کنند که روزی می تواند منجر به عرضه محصولات نو توسط شرکت شود.
به این ترتیب شرکت می کوشد تا نوآوری را به یک فرهنگ در شرکت تبدیل کند. ۳M حتی برای خرید تجهیزات و استخدام نیرو پول در اختیار کارکنانش قرار می دهد. برای اینکه ایده ای پذیرفته شود، کارکنان باید حمایت یکی از اعضای هیات رئیسه را بدست آورند. سپس یک تیم متشکل از مهندسان، کارشناسان بازار، مسئولین مالی و حسابداران به بررسی ایده می پردازند. شکست هرگز مورد مواخذه قرار نمی گیرد، اما به موفقیت ها پاداش های خوبی داده می شود.
معروف ترین و کامل ترین نمونه موفقیت این خط مشی شرکت ۳M، تولید کاغذ برچسب (post-it-note) در دهه ۱۹۸۰ توسط آرت فرای (یکی از کارکنان شرکت) بود. ایده از یک کتاب موسیقی شکل گرفت. آرت فرای بدنبال راهی بود که قسمت هایی مورد نظر خود را در کتاب علامت گذاری کند- کاغذی که به صفحات کتاب بچسبد، ولی نه برای همیشه. همزمان شرکت نیز یک چسب جدید تولید کرده بود که متاسفانه خشک نمی شد. آرت تصمیم گرفت برای این محصول جدید شرکت یک کاربری پیدا کند. اما نکته جالب و درس آموز روشی متفاوتی بود که آرت فرای برای قانع کردن رؤسای شرکت و جلب حمایت آنها برای پروژه بکار گرفت. آرت فرای ابتدا خودش کاغذ برچسب را با رنگ متمایز زرد تولید و سپس آن را بین کارکنان و منشی های ۳M توزیع کرد. منشی ها شروع به استفاده از این محصول کردند (به نوعی به استفاده از این محصول عادت کردند). اما آرت بعد از مدتی تحویل کاغذ برچسب را قطع کرد و تاکید کرد که ادامه این کارمنوط به حمایت رسمی از طرف شرکت می باشد. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
بنابراین، سومین استراتژی نفوذ ۳M در این جا شکل گرفت- توسعه محصول و نوآوری در تمام سطوح سازمانی از طریق تحقیق و پژوهش. در سال ۱۹۳۷، ۳M آزمایشگاه پژوهش مرکزی را] به منظور متمرکز کردن فعالیت های پژوهش و توسعه[ در شرکت راه اندازی کرد، البته پژوهش های مستقل نیز همچنان مورد تشویق قرارمی گرفت. در سال ۱۹۴۰، شرکت،دپارتمان محصولات نو را با هدف امکان سنجی تولید محصولات و فناوری های جدید نامرتبط با محصولات فعلی راه اندازی کرد. در سال ۱۹۴۳، ۳M آزمایشگاه ساخت و تولید را به منظور توسعه فرآیندهای تولیدی راه اندازی کرد. در دهه ۱۹۸۰، شرکت، چهار آزمایشگاه تخصصی مربوط به هر بخش به منظور انجام پژوهش های میان مدت (۵ تا ۱۰ ساله) و پاسخ گویی بهتر به نیاز بازار تاسیس کرد:
بخش صنعتی و مصرف کننده،بخش علوم حیات،بخش فناوری های الکترونیک و اطلاعاتی و بخش فناوری های گرافیکی. در حال حاضر آزمایشگاه مرکزی به آزمایشگاه شرکت تغییر نام داده و مسئولیت انجام پژوهش های بلند مدت (بیش از ۱۰ سال ) را برعهده دارد. در مجموع هر بخش دارای آزمایشگاههای مختص به خود می باشد که مسئولیت اجرای پژوهش های کوتاه مدت و توسعه ای را به عهده دارند.
۳M همواره به خاطر سیاست به اشتراک گذاری اطلاعات در بین عناصر سازمانی و پیوند برقرار کردن بین فناوری ها به منظور تولید محصولات نو و قابل عرصه به بازار مورد تحسین قرار گرفته است. نمونه موفق این سیاست تولید ورق های انعکاس دهنده برای علائم جاده ای در دهه ۱۹۴۰ بود- در واقع، این محصول نتیجه یک پروژه پژوهشی شکست خورده در تولید علائم جاده ای بود. ورق های انعکاس دهنده دستاورد پژوهشی سه آزمایشگاه مختلف شرکت بود که به این ترتیب درهم ترکیب می شد. حاصل تلاش پژوهشی سه آزمایشگاه، تولید علائم جاده ای ضدآب با پوششی از یک ماده رنگی مات و منعکس کننده نور دارای روکش پلاستیکی جهت بالا بردن مقاومت در برابر هوا بود. استراتژی پنجم شرکت در همین جا شکل گرفت- کاری کنید تمام بخش های سازمان با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، باهم کار کنند و از همه مهتر اطلاعات و دانش خود را به اشتراک بگذارند.
مقاله در مورد کارآفرینی مقاله در مورد کارآفرینیمقاله در مورد کارآفرینیمقاله در مورد کارآفرینیمقاله در مورد کارآفرینی مقاله در مورد کارآفرینی مقاله در مورد کارآفرینیمقاله در مورد کارآفرینی مقاله در مورد کارآفرینی
این استراتژی در دهه ۱۹۵۰، با راه اندازی انجمن فنی با هدف به اشتراک گذاری دانش شکل رسمی به خود گرفت. انجمن هر ساله اقدام به برگزاری نمایشگاه می کرد. از دل همین انجمن فنی شورای فنی شرکت متشکل از مدیران و پرسنل فنی شرکت تشکیل شد. اعضای این شورا در طول سال بارها و بارها باهم جلسه برگزار می کردند تا پژوهش ها را بررسی و به مشکلات عمومی شرکت بپردازند. بدنبال شورای فنی، شواری تولید و شواری بازاریابی نیز در شرکت تشکیل شد. همزمان مدیران فنی شرکت و پژوهشگران بطور مرتب به بخش های مختلف شرکت سرک می کشیدند. در واقع استراتژی پنجم در اینجا محقق شده بود- به اشتراک گذاری دانش.
فرهنگ سازمانی ۳M خود زائیده فرهنگ حاکم بر محل تاسیس شرکت، یعنی مینه سوتا می باشد. فرهنگ مینه سوتا به رفتار کلیشه ای مردم شهر مینه سوتا اطلاق می شود که به مهربانی، ملایمت، کم حرفی، فروتنی و ادب اشتهار دارند. فرهنگ ۳M یک فرهنگ غیرسیاسی، مردم مدار، تساوی طلب، غیرسلسله مراتبی، سخت کوش، خود انتقاد می باشد. رویکرد شرکت در قبال کارکنان دست کم در سال های اول تاسیس یک رویکرد پدرسالارانه بوده است. ۳M یک شرکت موفقیت طلب است که به موفقیت، به ویژه موفقیت های پژوهشی در قالب ترفیع پاداش می دهد. برای نمونه به تیم های موفق نوآوری محصول اجازه داده می شود تا بخش های جدید در شرکت راه اندازی کنند.
رهبر تیم اغلب به عنوان مدیرکل بخش جدید منصوب می شود و این خود یک انگیزه بزرگ برای کارکنان است. ۳M حتی از افرادی که به موفقیت های اندکی نائل می شوند نیز تقدیر به عمل می آورد. از پژوهشگرانی که – براساس قضاوت همکاران نه به صلاحدید مدیران شرکت- به درجات عالی ابتکار، فداکاری و کمال در حوزه فنی برسند برای عضویت در انجمن کالتون (یک انجمن فنی داخلی در ۳M که برای تقدیر از افراد شاخص، مورد اطمینان و مشهور شرکت تشکیل شده است) دعوت می شود. به افرادی که به توسعه و تولید محصولات جدید و موفق کمک کنند جوایز گلدن استپ و پس فایندر اعطا می شود. از موفقیت در هر سطحی تقدیر بعمل می آید. استراتژی ششم در این جا شکل می گیرد- تشویق و تقویت موفقیت از طریق پاداش.
امروز ۳M برای حفظ شهرت و اعتبار خود در عرصه نوآوری با چالش های زیادی روبرو می باشد. اکنون دامنه فعالیت های شرکت گسترش پیدا کرده و پیچیده تر شده است. ۳M با محصولات و فناوری های متنوع وارد بازارهای متنوع می شود. این مهم مدیران شرکت را بر آن داشته تا رویکردهای مدیریتی جدید را به عنوان یک ضرورت مد نظر قرار دهند. رویکرد پژوهش مستقل و پرخطر را دیگر نمی توان در همه بخش ها اعمال کرد. از طرفی ۳M رقبای سرسختی پیش روی خود دارد و باید برای حفظ سودآوری شرکت هزینه ها را مد نظر قرار دهد. از سوی دیگر قانون ۱۵ درصد- اختصاص ۱۵ درصد از زمان برای پژوهش روی محصولات جدید- نیز تحت فشار شدید قرار دارد، بطوریکه حتی از آن تنها به عنوان یک نگرش و نه واقعیت یاد می شود. با همه این احوال شرکت ۳M با بیش از یک سده فعالیت می تواند به عنوان یک نمونه موفقیت آمیز از کارآفرینی سازمانی قلمداد شود.
ماهنامه کارآفرین ناب- شماره ۳۸
در ادامه بخوانید:
مشاهده همه مقالات کارآفرینی و کسب و کار
مشاهده همه مقالات موفقیت مالی و کسب ثروت
تست- آیا توانایی لازم برای کارآفرین شدن را دارید؟
دانلود رایگان دوره حرفه ای بیزینس کوچینگ
تست – چقدر روحیه کارآفرینی دارید؟
دانلود رایگان دوره حرفه ای کوچینگ شغلی
مصاحبه با کارآفرینان برتر
تجربیات مشتریان گروه آموزشی الهی
دانلود رایگان فایل های آموزشی
نظرات
نظری ثبت نشده.