مقالات رهایی از احساس گناهروش شگفت انگیز رهایی از احساس گناهرهایی از احساس گناه رهایی از احساس گناهرهایی از احساس گناهرهایی از احساس گناه رهایی از احساس گناه
رهایی از احساس گناه
نویسنده: کارن بوریس
نام کتاب : رهایی از احساس گناه (احساس گناه را از وجودت ریشه کن کن)
ناشر: درسا
نویسنده: کارن بوریس
مترجم: سیما فلاح
ویراستار: حمیده رستمی
چاپ فرشیوه
صحافی: منصور
بخش دوم
تعادل
تشخیص
به دلیل واقعی احساس گناهتان پی ببرید
راه های زیادی برای درک تشخیص احساس گناه وجود دارد. یوآن بوریسنکو روان شناس و مولف در کتابی تحت عنوان احساس گناه حکم معلم را دارد وعشق حکم درس را ، درباره ی تفاوت میان احساس گناه سالم و احساس گناه ناسالم بحث می کند. او می گوید: “احساس گناه ناسالم یعنی دائم برای هر موضوعی احساس گناه کنیم و خودمان را سرزنش کنیم. در حالی که احساس گناه سالم به ما آموزش می دهد وقتی کاری می کنیم و رفتاری از خودمان بروز می دهیم که در نتیجه اش به دیگران یا خودمان آسیب می زنیم، احساس عذاب و جدان بکنیم و در صدد جبران برآییم.”
احساس گناه سالم
در چنین مواردی شما مجاز هستید احساس گناه کنید:
چیزی را بدزدید که بدان نیازی حیاتی برای ادامه ی زندگی ندارید.
درباره ی کسی که قرار است از او حمایت کنید، مغرضانه حرف بزنید.
برای اینکه خودتان را جلوی دیگران شیرین کنید، به دیگران دروغ بگویید و آنها را فریب دهید.
خوتان یا دیگران را سرزنش، تحقیر و خرد کنید و زیر پای آنها را خالی کنید.
احساس گناه ناسالم
در چنین مواردی به هیچ وجه مجاز نیستید احساس گناه کنید:
وقت زیادی را به حمایت از خودتان و لذت بردن از رندگی اختصاص دهید.
از دیگران توقع داشته باشید با ملایمت و از سر احترام با شما رفتار کنند.
عقاید و احساساتتان را صاقانه ابراز کنید و بدون اینکه سعی داشته باشید احساسات و عقاید دیگران را تغییر دهید.
اگر احساسات را در زندگی تان ریشه یابی کنید و به منشاء آن پی ببرید، خیلی راحت می توانید از شر احساسات موجود در زندگی تان رها شوید. اگر به خود و دیگران هم در کلام و هم در عمل احترام بگذارید و به نیازها و احساسات خودتان و دیگران اهمیت دهید دیگر هرگز احساس گناه در زندگی به سراغتان نخواهد آمد.
من در همه حال در نهایت احترام و ادب با خودم و دیگران رفتار می کنم.
اقدام
مسئولیت درد و رنجی را که شما مسببش بوده اید،به گردن بگیرید
در کتاب هنر شاد زیستن نوشته ی دالایی لاما و هوارد سی کاتلر گفته شده است: ” در زبان تبتی هیچ واژه ای معادل احساس گناه وجود ندارد. البته واژگانی هستند که معنای “پشیمانی”، ” افسوس” یا ” توبه ” را بدهند و اینکه شخص تمایل داشته باشد اشتباهی را که مرتکب شده است در آینده جبران کند، ولی واژه ای با آن بار منفی در زبان تبتی وجود ندارد.” آیا بهتر نیست ما هم به جای اینکه کل انرژی مان را بابت احساس گناهی بیهوده هدر بدهیم، سعی کنیم اوضاع را بهبود بخشیم؟ به خصوص وقتی به کسی بی احترامی می کنیم و عمدا به دیگری آسیب می زنیم، باید دست به اقدام بزنیم و موضوع را حل و فصل کنیم.
من مسئولیت اعمالم را به گردن می گیرم و اشتباهاتم را می پذیرم.
پذیرش
بپذیرید که در عالم واقعیت محدودیت هایی وجود دارد
امروزه ما از خودمان توقع داریم برای همه چیز وقت داشته باشیم- برای کار، تفریح، خانواده، ماجرا جویی، باز هم کار، دوستان، ورزش، مسافرت، و باز هم کار، مراقبت از خود و … در زندگی باید تعادل برقرار بشود. هرکدام از ما یک عالم مسئولیت، آرزو و امیالی متناقض داریم که بدون شک نمی توانیم به همه ی آنها رسیدگی کنیم و گهگاهی از بعضی از آنها غفلت می کنیم و اگر در زندگی تعادل برقرار نباشد، احساس شکست و ناکامی می کنیم و در پی این احساس شکست، احساس گناه به سراغمان می آید.
می پذیرم که وقت و انرژی ام محدود است و آن را صرف کارهایی می کنم که به من احساس خوبی می دهند.
مقالات رهایی از احساس گناهروش شگفت انگیز رهایی از احساس گناهرهایی از احساس گناه رهایی از احساس گناهرهایی از احساس گناهرهایی از احساس گناه رهایی از احساس گناه
همدردی
به جای میدان دادن به احساس گناه، حس حمایتو همدردی را در وجودتان پرورش دهید
حالا دیگر به خودتان احساس گناه نمی دهید زیرا فهمیده اید رهایی از احساس گناه کار بسیار مشکل و سختی است. ولی وقتی دیگران با گفتن جملاتی نظیر “چطور توانستی این کار را با من بکنی؟ خیال می کنی کی هستی” دائم سعی می کنند به شما احساس گناه بدهند، چه واکنشی از خود نشان می دهید؟ از کوره در می روید و غدبازی در می آورید؟ یا اینکه هیچ حرفی نمی زنید و از درون پیچ و تاب می خورید؟ یا اینکه مغلوب احساس گناه می شوید و خودتان باشید زیرا با این کار به دیگران آسیب می زنید؟
پیما چودرون در کتابی تحت عنوان وقتی همه چیز نابود می شود می گوید: ” ما زمانی می توانیم نسبت به چیزی احساس همدردی و توجه داشته باشیم که دیدگاهمان را نسبت به آن عوض کنیم و بدانیم همدردی با احساس گناه متفاوت است. در این صورت می توانیم همدردی را در وجودمان پرورش دهیم و با این دیدگاه تازه بیاموزیم چگونه شاد باشیم، نه اینکه دائم احساس گناه و بدبختی کنیم.”
واکنش من در برابر درد و رنج دیگران حس دلسوزی و همدردی است.
گفتگو
برای رهایی از احساس گناه، از حق و حقوقتان دفاع کنیدو بی پرده حرفتان را بزنید
وقتی کسی سعی می کند شما را در دام احساس گناه بیندازد، شما فقط دو را پیش رو دارید:
۱) بی چون و چرا آن را بپذیرید
۲) نسبت به آن واکنش نشان دهید.
مواقعی که با عملکردتان به کسی آسیب می زنید، اینکه احساس گناه سالم داشته باشید خیلی خوب است زیرا به شما انگیزه می دهد بدی تان را جبران کنید. ولی اگر با عملکردتان به کسی آسیبی نزنید و او سعی کند شما را در دام احساس گناه بیندازد، دیگر نباید آن را بپذیرید و باید سعی کنید به بهترین نحو نسبت به آن واکنش نشان دهید.
واکنش ها نسبت به تله ی احساس گناه می تواند متفاوت باشد. گاهی بهترین کار این است که در درون با آن احساس کنار بیایید و اصلا به کسی که سعی دارد به شما احساس گناه بدهد، اهمیت ندهید.
من در هر شرایطی خیلی محترمانه و صادقانه می توانم نظر خود را به هر کس ابراز کنم.
ارتباط
سکوت را بشکنید و درباره ی احساس گناه و شرمندگیتان حرف بزنید
همیشه به ما آموزش داده اند احساساتمان را سرکوب کنیم زیرا تصور بر این است به زبان آوردن احساسات نشانه ی ضعف است و ما باید آنها را به کلی نابود یا انکار کنیم. البته اگر ما نسبت به احساسات منفی مان بی توجه باشیم و آنها را نادیده بگیریم، آنها نه تنها از بین نمی روند بلکه در وجودمان رشد می کنند و بزرگ تر می شوند. سرکوب احساسات معمولا به خشم، نفرت، نا امیدی، افسردگی، شرمندگی و احساس گناه منجر می شود.
من احساسات منفی و مثبتم را با دیگران در میان می گذارم و از این طریق ارنباطی عمیق با آنها برقرار می کنم.
عشق
بدون هیچ چشمداشتی صددرصد به طرف مقابلتان
عشق بورزید
آیا تا به حال دچار این حس شده اید که رابطه تان به الا کلنگی میان احساس گناه و حس نفرت تبدیل شده است؟ وقتی احساس گناه می کنید یک سر الا کلنگ رابطه تان روی زمین است زیرا تصور می کنید به اندازه ی کافی به طرف مقابلتان عشق نمی ورزید و به او توجه نمی کنید. بعد برای برداشتن آن احساس گناه از روی دوشتان، شروع می کنید به توجه کردن و عشق دادن تا اینکه الا کلنگ رابطه تان آرام آرام از روی زمین بلند می شود.
در ابتدا همه چیز خوب و مرتب است تا اینکه شروع می کنید به ” زیادی عشق دادن” و سپس از طرف مقابلتان متنفر می شوید زیرا خیال می کنید او پاسخ عشق شما را به همان اندازه که دریافت می کند، نمی دهد. زمانی که الا کلنگ شما به اوج می رسد، طرف مقابلتان برای اینکه سر الا کلنگش از سطح زمین بالا بیاید، احساس می کند باید جواب عشق شما را بدهد و پس از گذشت مدت زمانی کوتاه، عشق ورزیدن دو طرف به جای اینکه از صمیم قلب و از سر سخاوت باشد، به یک بازی ریاضی و دو دو تا چهارتا تبدیل می شود.
وقتی هردو طرف آزادانه و بدون قید و شرط به یکدیگر عشق بورزند، دیگر واژه ی تعادل و رابطه ی ۵۰ – ۵۰ مفهومی ندارد و دیگر هیچ یک از طرفین احساس گناه نمی کند، زیرا هردو طرف صددرصد از وجودشان می بخشند و هیچ یک احساس نفرت نمی کند، زیرا هردو طرف کل نیازهایشان برآورده می شود. چنین رابطه ای مزایای زیادی دارد: هردو طرف به طور مداوم از سمت طرف مقابل حمایت می شوند و در نتیجه هردو طرف رشد می کنند. کسانی که چنین عشقی دریافت می کنند، به رابطه ای عمیق در زندگی شان دست می یابند که به آنها احساس قدرت، کامل بودن، مرکز توجه بودن، و زنده بودن … می دهد. این افراد نسبت به استرس های زندگی روزمره یا حتی وقایع مهم تر، انعطاف بیشتری از خود نشان می دهند.
من لایق داشتن رابطه ای سراسر عشق و تفاهم هستم که در آن هر دو طرف به یکدیگر صددرصد عشق بورزند.
مقالات رهایی از احساس گناهروش شگفت انگیز رهایی از احساس گناهرهایی از احساس گناه رهایی از احساس گناهرهایی از احساس گناهرهایی از احساس گناه رهایی از احساس گناه
مسئولیت
برای رهایی از احساس گناه به اندازه ای مسئولیت
قبول کنید که از عهده ی انجامش بربیایید
پذیرش یک عالم مسئولیت خارج از توانتان فقط شما را به سوی احساس گناه سوق می دهد. آیا شما هم از آن آدم ها هستید که قول هایی می دهید که می دانید نمی توانید به آنها عمل کنید؟ (یا واقعا قصد عمل کردن به آنها را ندارید؟) آیا تصور می کنید با عمل نکردن به وعده هایتان خود و دیگران را نومید می سازید؟ آیا در زندگی مدام استرس دارید و احساس عدم موفقیت می کنید؟
اگر زیاد دچار چنین حالاتی می شوید، بدانید که بیشتر از حد توانتان مسئولیت قبول کنید که با عدم انجام آنها احساس گناه همانند هیولایی تمام وجودتان را فرا می گیرد.
من مسئولیت ها، قول ها و تعهداتی را که داده ام بررسی می کنم و می کوشم از این به بعد فقط قول هایی را بدهم که قادر به عمل کردن به آنها هستم.
تحسین
از انتقاد کردن دست بکشید
همه ی ما زمانی که کاری را انجام نمی دهیم (یا آن را درست و تمام و کمال انجام نمی دهیم) احساس گناه می کنیم. در نتیجه از درون دچار احساس بدی می شویم و اغلب از اشخاص یا شرایطی که باعث ایجاد احساس گناه در ما شده اند، بیزار و متنفر می شویم. سپس در دیگران به دنبال نقص ها و خطاهایشان می گردیم و شروع به اتهام زدن به آنها می کنیم: “هی رفیق، تو خیلی هم بلد نیستی کارت را خوب انجام بدهی!”
من خوبی های ذاتی وجود خودم و دیگران را تحسین می کنم.
دگرگونی
احساس گناهتان را به احساس آرامش تبدیل کنید
بیشتر ما انسان ها ترجیح می دهیم احساسات منفی مان را سرکوب و انکار کنیم، آنها را نادیده بگیریم، مخفی شان کنیم یا از آنها بگریزیم. ولی مشکل بزرگ این است که اگر ما با احساس گناه، خشم، نفرت، حسادت و اندهمان روبه رو نشویم، آنها همانند غده ای چرکین فقط روز به روز بزرگ تر می شوند. بنا براین برای رهایی از احساس گناه باید در زندگی مان مستقیم با این احساسات مواجه شویم.
تیچ نات هان در کتابی تحت عنوان آرامش در هر گام، روندی پنج مرحله ای را برای دگرگونی احساسات پیشنهاد می دهد: ۱- احساسی را که در وجودتان برانگیخته می شود، تشخیص دهید، ۲- با آن احساس یکی شوید، ۳- آن را آرام کنید، ۴- آن را رها کنید و ۵- عمیقا آن را بررسی کنید.
من با تمام احساساتم رو به رو می شوم و آنها را آرام می کنم.
http://athir.blogfa.com/
در ادامه بخوانید:
مقالات پاکسازی ذهن از خاطرات تلخ گذشته
روشی شگفت انگیز برای پاکسازی ذهن از خاطرات تلخ گذشته
دانلود رایگان فایل های آموزشی
تجربیات مشتریان گروه آموزشی الهی
هیپنوتراپی چیست؟
دانلود رایگان فایل های انگیزشی
تست های روانشناسی
نظرات
نظری ثبت نشده.