قانون جذب در ازدواج, قانون جذب در نهج البلاغه, قانون جذب در ازدواج,قانون جذب در نهج البلاغه, قانون جذب در ازدواج, قانون جذب در نهج البلاغه, قانون جذب در ازدواج, قانون جذب در نهج البلاغه,
کاربرد قانون جذب در زندگی
قانون جذب یک قانون تک نفره است!
برخلاف این تصور که به کمک قانون جذب می توانیم روی دیگران تاثیر گذاریم و مسیر زندگی آنها را به راه آرمانی خودمان تغییر دهیم ، باید بگویم که واقعیت چیز دیگری است و کاربرد این قانون معنوی قدرتمند در انحصار شخصی است که آن را به کار می گیرد و اگر اطرافیان خودشان نخواهند هیچ تاثیر مستقیمی روی زندگی آنها نخواهد داشت.خبر ناامید کننده ای است ، اینطور نیست؟
مثلا خیلی از ماها آرزو داریم که به کمک قانون جذب برای فرزندان خودمان زندگی خوبی فراهم کنیم. مثلا می خواهیم تیزهوشترین کودک در بین هم سن و سال های خودشان باشند. در گروه هایی که حضور می یابند شاخص ترین و برجسته ترین عضو گروه باشند. همیشه به بهترین امکانات و جایگاه ها دست یابند. آدم های منفی و اشخاص نامثبت در اطراف آنها حضور نیابند و اگر هم برحسب اتفاق مجبور شدند بین عده ای آدم منفی کار کنند تمام ترفندها و شگردهای زمان خود برای مدیریت و کنترل اوضاع و حرکت به سمت بهینه ترین رفتارها را در اختیار داشته باشند. ما از قانون جذب می خواهیم که همه این ها را برای فرزندانمان فراهم کند. با جان و دل هم این آرزو را به سمت کاینات می فرستیم. اما با کمال حیرت می بینیم که چنین اتفاقی رخ نمی دهد!
مثلا رفتارهای فرزندزیاد جالب و خوشایند نیست. دوستان و رفقایی که گرد خودش جمع می کند از لحاظ شاخص های اجتماعی جزو افراد مثبت و خوشبخت نیستند. پرخاشگر و ناراحت است و در امور تحصیلی و یادگیری مهارت های اجتماعی و فنون شغلی ناشکیب و ضعیف است. طوری رفتار می کند که در گروه هایی که فعال است جزو افراد کمتر از عادی ارزیابی می شود و خلاصه آن نابغه و فرزند بی نظیری نیست که ما همیشه در آرزوهای خود از کاینات و از قانون جذب طلب می کردیم. خوب اشتباه کار کجاست؟
قانون جذب یک قانون معنوی است که کار هم می کند. قانون معنوی یعنی قانونی که هم بر عالم فیزیک و هم متافیزیک حاکم است و بر روح و ماده هر دو جاری می شود. قانون جذب را وقتی برای خودمان به کار می بریم به خوبی جواب می دهد. یعنی وقتی چیزی را در ساکت ترین لحظه ذهنمان از ته دلمان طلب می کنیم و به صورت یک نیت و قصد قدرتمند به سمت کاینات ارسال می کنیم و برای رسیدن به آن پافشاری می کنیم و بیست و چهار ساعته به در و دیوار چشم می دوزیم و مطمئنیم که دیر یا زود باید نشانه ای از اجابت آن آرزو برما ظاهر شود. خوب می بینیم که قانون جذب عمل می کند و آرزوی ما را در کمترین زمان ممکن کیهانی ، یعنی مناسب ترین و بهینه ترین زمان ممکن در زندگی ما ، برای ما محقق و واقعی می سازد. خوب این را همه ما به خوبی در زندگی شخصی و انفرادی خود می توانیم به وضوح درستی کارکردش را ببینیم و با تمام حواس درونی خود آن را درک کنیم.
قانون جذب در ازدواج, قانون جذب در نهج البلاغه, قانون جذب در ازدواج,قانون جذب در نهج البلاغه, قانون جذب در ازدواج, قانون جذب در نهج البلاغه, قانون جذب در ازدواج, قانون جذب در نهج البلاغه,
پس چرا همین قانونی که برای اشخاص و افراد به صورت تکی وانفرادی عمل می کند. وقتی برای بهبود وضع دیگران و برآوردن آرزوی بقیه استفاده می شود کار نمی کند و یا به زبان بهتر همیشه درست کار می کند و بعضی مواقع جواب برعکس می دهد؟
یعنی چرا بعضی مو اقع پسر نوح پیامبر همه خاندان و اصالتش را گم می کند و به سمتی دیگر گرایش می یابد و چرا بعضی مواقع حلال زاده با وجود شباهت به دایی از لحاظ رفتاری به دایی خوب و مثبتش نمی رود و حرکات ناشایست از خودش نشان می دهد؟ چرا با وجودی که بهترین شرایط را برای فرزند فراهم می کنیم باز هم بعضی مواقع او مسیر ناخوشایند دیگری برای تجربه زندگی برای خود انتخاب می کند؟ چرا باوجودی که همه ما و همه عالم می دانند که اعتیاد به مواد مخدر از هر نوع آن خطرناک و ضرر آور است باز هم بعضی از نزدیکان و عزیزان انسان به آن سمت می روند و خانواده ای را خجل و سرافکنده می سازند؟ پس قانون جذب چرا این مواقع کار نمی کند؟
جواب این سوال بسیار ساده است! قانون جذب یک قانون تکی و انفرادی است. یعنی فقط برای خود شخص کاربرد دارد. حتی برای خود شخص هم تا زمانی کاربرد دارد که فرد بتواند افکار و احساساتش را تحت کنترل خود بگیرد و اجازه ندهد سنگ های افکار اضافی سطح آرام دریاچه ذهنش را پرتلاطم سازند و مانع از انعکاس آرزوی درونی اش در دریاچه دلش شوند. زیبایی قانون جذب هم همین است. هرکسی در درون خودش چراغی جادویی دارد و از این چراغ یک غول مخصوص به او بیرون می آید. غولی که می گوید ای صاحب چراغ تو خلیفه خدا بر زمین هستی هر چه می خواهی آرزو کن. به تعداد انسان های روی زمین چننی چراغ جادویی در اعماق باطن آن انسان قرار داده شده است. اما اینکه من و تو بتوانیم دست خودمان را به سمت دل و قبل فرد کناری مان دراز کنیم و غول چراغ جادویی او را بیدار کنیم و به کار بگیریم. متاسفانه قانون جذب اجازه چنین کاری به ما نمی دهد.
بنابراین اگر فرزند ناخلف در میان خانواده ای ظاهر می شود ، اگر عزیز و دوست و همراه و همکاری به اعتیاد یا رفتار ناپسند و ناهنجار دیگری دست می زند، اگر با وجود مشخص بودن و تمیز بودن و پر نور بودن باند فرودگاه های خوشبختی ، دوستان و عزیزان ما ترجیح می دهند هواپیمای زندگی خود را در کویر های پر سنگ و چاله فراهم آورند. باید دانست که قانون جذب دارد درست کار می کند.
هر کس خلبان هواپیمای وجود خودش است. اگر کسی در کویر پر سنگ و گودال هواپیمایش را به زمین می کوبد او خودش اینطور خلبانی کرده و این مسیر را انتخاب نموده است. خوب قانون جذب هم به انتخاب و مسیر او احترام گذاشته و او را همانجایی برده که طلبیده است! یعنی به دل کویری سنگلاخ! قانون جذب کاری ندارد که این خلبان ناشی عزیز و محبوب فرد پاکدامن و درستکاری هست یا نه! او به انتخاب اشخاص کار دارد نه به انتظارات و آرزوها و توقعات و اطرافیان او. به همین دلیل است که می توان به قانون جذب اطمینان کرد و آن را باور نمود و به درستی آن یقین داشت.
آنها که در واقع با انکار قانون جذب و به بیان ساده تر با انکار خلبانی افراد سعی می کنند همه هواپیماهای عزیزان و اطرافیان خود را در همان فرودگاهی فرود بیاورند که خودشان درست می پندارند ، دیر یازود متوجه می شوند که هر هواپیمایی دارد ساز خود را می زند و فرودگاهی که برای فرودبهترین هواپیماها تدارک دیده شده است به یک بیابان سنگلاخی تبدیل شده است. قضیه خیلی ساده است! خلبان ها چون نتوانسته اند در بیابان آرمانی خود فرود آیند ، فرودگاه پرزرق و برق را به بیابان تبدیل نموده اند! به هر حال قانون جذب باید به شکلی آرزوهای آنها را به واقعیت تبدیل کند.
خوب سوالی که پیش می آید این است که پس ما در قبال فرزندان و عزیزانمان چه کاری می توانیم انجام دهیم. وقتی نمی توانیم کنترل هواپیمای درونی آنها را در دست بگیریم و آنها نهایتا ساز خود را خواهند زد و به مسیر دلخواه خود تغییر جهت خواهند داد پس ما چگونه می توانیم زیبایی و کرامت ها و ارزش های انسانی و خانوادگی خود را به آنها منتقل کنیم و از ایشان انتظار پاسداشت ارزش ها را داشته باشیم؟
قانون جذب در ازدواج, قانون جذب در نهج البلاغه, قانون جذب در ازدواج,قانون جذب در نهج البلاغه, قانون جذب در ازدواج, قانون جذب در نهج البلاغه, قانون جذب در ازدواج, قانون جذب در نهج البلاغه,
جواب این سوال هم بسیار ساده است! بگذار آنها خلبان باشند اما به آنها یاد بده که قانونی به نام جذب وجود دارد که با کمک آن می توانند هواپیمای وجودشان را هرجایی که بخواهند فرود آورند و خلبانی توانمند به اسم خودشان در وجود آنها پنهان شده است که می تواند در سخت ترین شرایط و بحران ها ، هواپیمای زندگی آنها را در مسیر درست هدایت کند.
وقتی من و شما در زندگی عادی و روزمره خود ، در ساعات خلوت و خودمان خانوادگی و لحظات دور هم جمع شدن فامیلی و یا لحظات تنهایی باعزیزانمان، روش برخورد خود با کاینات وراز درستی قانون جذب را به زبان ساده برای آنها بیان کنیم. برایشان تعریف کنیم که وقتی در زندگی دچار مشکلی می شویم و یا به خاطر چرخیدن روزگار و مشاهده اوضاع این و آن ناگهان حس می کنیم که چیزی کم داریم و داشتن آن را در دلمان آرزو می کنیم. بعد از آن به کمک قانون جذب چکار می کنیم. باید برایشان بگوئیم که فکر خود را آرام می سازیم.در درون خود سکوت می کنیم.
نجواهای مزاحم درونی و گفتارهای درونی خودمان را متوقف می کنیم. خواسته خود را به صورت سنگی داخل سطح آرام شده و آرام نگاه داشته شده دریاچه ذهنمان می اندازیم و اجازه می دهیم که این سنگ آرزو به اعماق دریاچه فرو رود و موجی قوی را بسازد. بعد می نشینیم و به حرکت این موج تا بی نهایت خیره می مانیم و باورمی کنیم که دیر یازود این موج با کرانه کاینات برخورد می کند و به صورت اجابت آرزو و یک واقعیت قابل لمس در زندگی مان ظاهر می شود.
باید همه ریزه کاری های قانون جذب را برای آن عزیزی که می خواهیم به راه بیاید تعریف کنیم. باید بگوئیم که وقتی کسی به قانون جذب اعتماد می کند ، فارغ از هر چه اطرافیان بگویند و بی اعتنا به تمام خنده ها و ریشخندها ، با امید و اطمینان کامل چشم به راه اجابت و وقوع حتمی آرزوی خودش می نشیند. باید بگوئیم که معتقدان به قانون جذب حتی از این هم پا را فراتر می گذارند و می گویند آرزو به محض بر دل راندن همان لحظه اجابت می شود و آنها فقط منتظر کم شدن فاصله بین خود و آرزوی اجابت شده خودشان هستند. یعنی طوری زندگی می کنند که انگار به آرزوی خود رسیده اند و به هر جا بنگرند کوه و در دست نشان از قامت رعنای آرزوی خود می بینند.
باید برای عزیز خود بگوئیم که با اعتماد به قانون جذب هر اتفاقی که در عالم می افتد خیر و نیک و به صلاح و مصلحت ماست. حال این اتفاق می خواهد بد باشد و یا خیر فرقی نمی کند. در هر اتفاقی شخص باید به دنبال نشانه ای مثبت از تحقق حتمی آرزوی خود باشد.
خوب وقتی این روش نگاه کردن و این شیوه خلبانی را به عزیز خود یاد بدهیم. گیریم که بعضی مواقع به خاطر همنشینی با دوستان ناباب او مسیر پروازی نامناسبی برای خود اختیار کند. اما باز هم در مواقع بحرانی و در شرایط سخت زندگی که همه دوستان و همراهان انسان را تنها می گذارند، شخص می تواند با به یاد آوردن قانون جذب و توانمندی و اقتدار بی نهایت درونی خود ،به مسیر صحیح برگردد و این همه کمکی است که ما می توانیم در حق عزیزان خود انجام دهیم. ما باید در زندگی عملی خود و با کردار و گفتار و پندار خود نشان دهیم که قانون معنوی جذب چه می گوید و چگونه به کار می آید. بقیه اش دیگر با خود خلبان و مسیر انتخابی اوست. چرا چنین است؟ جواب خیلی ساده است! چون قانون جذب یک قانون تک نفره و شخصی و انفرادی است.
secret-online.persianblog.ir/
در ادامه بخوانید:
مقالات قانون جذب
دانلود رایگان فایل های آموزشی
راه حلی برای فعالسازی قانون جذب
هیپنوتراپی پنهان روشی که معجزه می کند!
دانلود رایگان فایل های انگیزشی
دوره رایگان تکنیک های موفقیت مالی
تجربیات مشتریان گروه آموزشی الهی
روشی جدید برای جذب ثروت بیشتر به زندگی
سپاس فراوان از وقتی که در اختیار جواب دادن به پرسش های من گذاشتید امید وارم که شما و گروه بسیار عالیتون همیشه در پناه. خداوند موفق و پیروز باشید
سلام آقای مرتضی الهی عزیز
ممنون و یه دنیا سپاس بابت زحمات بسیار شما و همکاران گرامیتان
اگه میشه لطفا به سوال های من جواب بدید
۱میخواستم ببینم گناه و ثواب در این دنیا و جود داره یا نه
۲اصلا ما باید چیکار کنیم تا توشه برای آخرتمون جمع کنیم ?
۳بعضی چیزا که میگن مثلا برای یک خانم گناه هست آیا واقعا گناه هست؟
ممنون میشم جواب بدید
باسلام خدمت شما دوست و همراه گرامی
درود برشما
۱- گناه و ثواب یعنی کارهای خوب و کارهای ناخوب.
۲- بهترین توشه برای آخرت یا بهتر بگم زندگی بعدی ، به نظر من ۲ مورد هست:
اول : تقویت روحمون و حفظ اون از آلودگی هاست. که هر پیامبری برای اینکار یکسری دستور العمل در غالب دین ارائه می کرده. مثل نماز خوندن و روزه و احکام دینی ( نماز خوندن ما هیچ نفعی برای خداوند نداره چون خداوند>>الصمد<< یعنی بینیاز مطلق هست .مثل مسواک زدن هست و منفعت زدنش برای خودشخص هست و تنبلی کردن در اون هم باعث خرابی دندان و درنهایت خود اون شخص باید دردش رو تحمل کنه و دردسر بکشه) دوم : من فکر می کنم که هیچ چیزی بیشتر از خدمت به مردم خدارو خوشحال نمی کنه! ۳- هرشخصی خودش میتونه خوب و بد رو تشخیص بده و خیلی کار پیچیده ای نیست اما در یکسری مسائل فقهی شاید بهتر باشه که از کارشناس اون پرسیده بشه. محتاج دعای خیر شما هستم موفق و پیروز باشید