افراد سخت کوشی که هرگز شوخطبعی را فراموش نمیکنند، اطلاعات عمومی بالایی دارند و در موقعیتهای دشوار زندگی به گونهای انعطاف دارند و با دید متفاوتی به هستی مینگرند که گویی از جهان دیگری آمدهاند. وقتی شروع به تفکر میکنند، آن چنان تصویرسازی ذهنی میکنند که گویی از تمام شرط و شروطهای دنیای واقعی آزادند. در متون روانشناسی از این افراد به عنوان افرادی با خلاقیت و نوآوری نام میبرند، افرادی که بخش عمدهای از وقت خود را صرف توجه دقیق به اطراف خود میکنند و از این طریق سوژههای جدیدی برای تفکر خلاق خود پیدا میکنند و ایده های خلاق دارند. بسیار کنجکاو بوده و به طور مستمر در جستجوی موضوعات پیچیده، جدید و ناشناخته و عجیب هستند. شاید بتوان گفت که این افراد یکی از عوامل موفقیت در زندگی را دارا هستند.
به همین سبب آنها در مقایسه با افرادی که از توانایی خلاقیت و نوآوری کمتری برخوردار هستند، سؤالات بیشتر و پیچیده تری را مطرح میکنند چون دارای تفکر خلاق هستند و در نتیجه ایده های خلاق بیشتری خواهند داشت. افراد با تفکر خلاق علی رغم استنباط دیگران، بسیار فعال نبوده، و در واقع در مقایسه با دیگران اگرچه ضرورتاً بسیار باهوش نیستند اما نحوه تفکر و شیوه حل مسئله آنها آنقدر متفاوت و خارق العاده هست که طبقه جداگانهای به آنها اختصاص داده شده است. بنابراین اگرچه هوش یکی از پیش نیازهای خلاقیت و نوآوری است و پایین بودن درجه هوشی فرد معمولاً به پایین قرار گرفتن خلاقیت و نوآوری منجر میشود اما هوش سرشار نیز دلالت بر داشتن تفکر خلاق نیست و لزوماً افراد باهوش این عامل مهم برای موفقیت در زندگی را ندارند.
خلاقیت و نوآوری در زندگی روزمره برای رسیدن به موفقیت در زندگی دارای اهمیت است. خلاقیت و نوآوری منحصر به آثار بزرگ هنری یا اختراعات نیست بلکه در کلیه مسائل زندگی میتوان خلاقیت و نوآوری را مشاهده نمود. در گذشته به خلاقیت و نوآوری جنبه اسرارآمیز میدادند و آن را قابل آموزش نمیدانستند در حالی که این دیدگاه مردود است و خلاقیت و نوآوری را میتوان آموزش داد. یکی از شیوههای مهم و بحث انگیز در آموزش تفکر خلاق، روش تحریک مغزی یا طوفان ذهنی برای دادن ایده های خلاق است که لزوم آن تصویرسازی ذهنی می باشد.
تحریک مغزی به معنای ایجاد یک گردهمایی است که از طریق آن اعضا میکوشند راه حلی برای یک مسأله بهخصوص از طریق به اشتراک گذاشتن تمام ایده های خلاق حتی ایده هایی که به ظاهر خلاق نیستند، بیابند. طوفان ذهنی بهترین فرصت را برای یافتن ایده های خلاق فراهم میکند زیرا وقتی یکی از اعضا ایدهای را مطرح میکند برای سایر افراد گروه ایده های خلاق بیشتری را تداعی میکند و در نتیجه زنجیرهای از افکار و ایده های خلاق شکل میگیرد. علاوه بر این، نوعی رقابت در افراد گروه ایحاد میشود که منجر به تلاش بیشتر افراد برای طرح ایده های خلاق و خلاقیت و نوآوری بیشتر میشود و موفقیت آنها را در جلسه طوفان ذهنی بیشتر خواهد کرد. البته اعضای گروه در جلسات گروهی طوفان ذهنی به قوانین خاصی پای بند هستند، که در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
* انتقاد در جلسات طوفان ذهنی ممنوع است. در پروش نیروی خلاقیت و نوآوری، افراد مختار هستند تا ایده های خلاق خود را بدون هر گونه ترس و نگرانی از مورد تمسخر و یا نقد قرار گرفتن با سایر اعضای گروه به اشتراک بگذارند.
* در جلسات طوفان ذهنی، کمیت بیشتر بهتر است. ارائه هر چه بیشتر افکار و ایده های خلاق موجب میشود که راه حلها و ایده های خلاق بیشتری طرح شود و دامنه انتخاب وسیعتر گردد. به عبارتی کمیت بیشتر کیفیت را به دنبال خواهد داشت و خلاقیت و نوآوری در موضوع مورد بحث بیشتر آشکار خواهد شد.
ترکیب و اصلاح ایده های خلاق مهم است. اغلب اوقات وقتی دو یا چند چیز با هم ترکیب شوند نتیجه چیزی بیش از هر کدام از اجزا است. در مورد تفکر خلاق و ایده های خلاق نیز این امر میتواند صادق باشد. یعنی میتوان از ترکیب تفکر خلاق اعضای حاضر در جلسه طوفان ذهنی و ایده های خلاق آنها، ایده های جدیدی به وجود آورد. بنابراین شرکت کنندگان جلسه طوفان ذهنی تحریک مغزی همراه با بیان ایده های خویش میتوانند به ترکیب ایده های خلاق بپردازند و خلاقیت و نوآوری هر چه بیشتر را برای پیشنهاد راههای جدید در مورد موضوع جلسه طوفان ذهنی بکار بگیرند.
در جلسات طوفان ذهنی رهبر گروه نقش حساسی دارد. او باید با تأکید بر اجرای قوانین جلسه طوفان ذهنی بدون اینکه ایدهای را تکذیب یا تایید نماید تنها به جمع آوری تمامی ایده های خلاق بپردازد و از منشی جلسه طوفان ذهنی بخواهد تمام ایده های خلاق را یادداشت کند. پس از پایان وقت جلسه میتوان به ارزیابی ایده های خلاق پرداخت و ایده های خلاق خوب را غربال کرد. موضوعات طوفان ذهنی باید مشخص و خاص باشد و جنبه کلی نداشته باشد تا خلاقیت و نوآوری در مورد آن بیشتر ظهور پیدا کند. همچنین باید مسائلی که نیاز به داوری و قضاوت ندارد را در بر بگیرد. علاوه بر این، در جلسه طوفان ذهنی باید مسائلی مطرح شود که بیش از دو تا سه راه حل دارد.
برای ایجاد خلاقیت و نوآوری بیشتر در جلسات طوفان ذهنی و البته در تمامی زمینه ها و حتی برای رسیدن به موفقیت در زندگی و همچنین رشد نیروی خلاقیت و نوآوری در کودکان، روش های مختلفی وجود دارد که در ادامه به 5 روش آن خواهیم پرداخت.
روش ارتباط اجباری
در این روش، با مربوط ساختن دو امری که معمولاً هیچ ارتباطی به هم ندارند، مفهوم تازهای به دست میآید که زمینهای برای بروز ایده های خلاق و ایجاد تفکر خلاق و در نتیجه خلاقیت و نوآوری میشود. آسانترین راه برای انجام این شیوه استفاده از جدول است. اشیا و تصویرسازی ذهنی و افکار در سمت چپ جدول به ترتیب نوشته میشود، اشیا و تصویرسازی ذهنی دیگر در بالای جدول، نقطه تلاقی هر کدام ترکیب و مفهوم تازهای است که بسیاری اوقات سبب بروز ایده های خلاق میشود.
داستانها
داستانها میتوانند محرک ارزشمندی برای تفکر خلاق و رشد نیروی خلاقیت و نوآوری در افراد باشند. همه داستانها تا حدی ذهن شنونده یا خواننده را به خلق مجدد داستان یا اندیشیدن درباره داستان وا میدارد و آنها می توانند تصویرسازی ذهنی آنرا دوباره انجام دهند. در صورتی که در طی داستان از سؤالاتی استفاده شود که ذهن فرد را به تفکر وا دارد در آنصورت نیروی خلاقیت و نوآوری آن فرد شکوفاتر شده و ایده های خلاق خود را برای ادامه داستان بیان می کند. به عنوان مثال سؤال بعد چه اتفاقی افتاد جزء آن سؤالاتی است که در هر جایی از داستان برای ایجاد تفکر خلاق درباره راه حلهای جدید و ایده های خلاق استفاده میشود.
نقاشی
نقاشی روشی شگفت انگیزی برای مشاهده پذیر کردن جریان تفکر خلاق و نیروی خلاقیت و نوآوری است. ممکن است برای کودک بیان تفکر در قالب واژه آسان نباشد اما او همواره میتواند برای تصویرسازی ذهنی تفکرات خود تلاش کند و در این صورت متوجه میشود که درک هر چیزی از طریق تصویرسازی ذهنی آسانتر است.
سیال سازی ذهنی
در این روش واژه تحریک کنندهای ارائه میشود و از کودکان خواسته میشود تا هر فکر، ایده، تصویرسازی ذهنی، اطلاعات یا خاطرهای را که در مورد این کلمه به ذهنشان خطور میکند منعکس کنند. این عمل باعث کشف نیروی خلاقیت و نوآوری آنها میشود. کودکان یاد میگیرند تا تجربیات خود را با دیگران به دور از نگرش انتقادی به اشتراک بگذارند و از این طریق در تجربیات دیگران شریک شوند.
شک و تردید
برای ایجاد تفکر خلاق لازم است مفروضات قبلی شکسته شوند چرا که لازمه تفکر خلاق و رشد نیروی خلاقیت و نوآوری، تغییر یا تجدید ساختار هر الگویی است. اگرچه ممکن است فرد جواب سؤالی را بداند ولی باز فرد بپرسد چرا؟ هدف این روش ایجاد شک نیست، بلکه مهم است که شخص بداند توسط فرضها زندانی نمیشود. اینگونه پرسش می تواند موفقیت در زندگی را هرچه بیشتر برای فردی با تفکر خلاق و ایده های خلاق رقم بزند.
نظرات
نظری ثبت نشده.