. با استفاد ة مداوم از قدرت چه، تخیّل رویاهایی را میتوانید عملی کنید؟ یکی از راههای آسان افزایش تجارب مرجع، استفاده از گنجینههای ادبی، داستانها، افسانهها، اشعار و موسیقی اسـت کـه همه جا در اختیار شماست.
با ةمطالع کتاب، تماشای فیلمها و نوارهای ویدیویی ارزشمند، حضور در مسابقات، شـرکت در و سمینارها صحبت با بیگانگان، تجارب مرجع خود را افزایش دهید. هم ة مرجعها توانایی شما را افزون میسازند و هرگز نخواهید دانست کدام که یک ممکن است زندگی شما را به کلّی دگرگون سازد. هعسوت یاهدیلک ةمطالع کتاب شما را قادر میسازد تا بتوانید مانند نویسنده فکر کنید. رد آن لحظات جـادویی کـه در اعمـاق جنگـل «هـای آردن» فرو میروید «شکسپیر ویلیام هستید». در آن که هنگام در «جزیر ة گنج» دچار شکستگی کشتی میشوید «رابـرت لوئیز استیونسون وقتی و» در «والدن» با طبیعت سخن میگویید «هنـری دیویـد تـورو هسـتید». کـم کـم ماننـد آنـان فکـر، کنید میمانند آنان احساس می و کنید از قدرت خیال خود مانند آنان بهر منده می. شوید مرجعهای آنان مال شما میشوند و تا مدّتها پس از ةمطالع کتاب در ذهن شما باقی میمانند.
مطالعه یک کتاب ارزشمند، تماشای یک نمایش یا گوش کردن به یک ةقطع موسـیقی چـه ماجراهـای جالـب، تفریحـی و پرباری را میتواند برایتان به ارمغان آورد؟ آیا باور که کنید می هیچیک از تجارب ما بد نیستند. در هر کاری که مشکل چه کنید، میباشد و چـه آسـان، چـه رنـج آور باشد چه و لذّتبخش خلاصه و در هر تجربهای میتوانید ةنکت ارزشمندی کنید پیدا. نیرویی که زندگی شما را شکل دهد می ناشی از معنایی است به که هر تجربه دهید می. یکی به از «بدترین» تجارب زندگی خود فکر. کنید آیا راهی به نظرتان میرسد که آن تجربه را دارای اثر مثبتی در نظر آورید؟
ممکن است دچار سوختگی و یا حوادث رانندگی شده باشید و یا جیبتان را خالی کرده باشند. امّا بر اساس همین تجـارب سـرانجام بـه تصـمی مینو یـا آگاهی تازه و یا حسّاسیت جدیدی به نسبت دیگران دست پیدا کردهاید که باعث شده است به عنـوان یـک انسـان رشـد و کنید توانایی خود را برای کمک به دیگران افزایش. دهید تجارب محدود، زندگی محدودی را به وجود میآور دن اگر. جویای رشد و زندگی پرباری هستید باید بـا تغییـر نظـرات و تجاربی که اگر آگاهانه دنبال به آنها نروید جزو زندگی شما نمیشوند، مرجعهای خود را افزایش. دهیـد بـه نـدرت یـک فکر بکر ممکن است خود به خود ذهن به تان خطور کند. باید فعّالانه در جستجوی آن باشید. آیا کاری بوده است که هرگز فکر انجام آن را ن میکردهاید و پس از انجام آن، درهای دنیای تازهای به رویتـان گشـوده شده باشد؟
دنبال به کارهایی بروی که د تاکنون هرگز نکردهاید به: غوّاصی کشف و دنیای زیر آب بپردازیـد ببینیـد و کـه زنـدگی در محیطی کاملاً تازه چگونه است … یک شب برای شنیدن سمفونی و یا کنسرت موسیقی (هر که سبکی طبق عادت از رفـتن به آن خودداری) کنید می بروید … به بیمارستان اطفال بروید و از بیمـاران عیـادت کنیـد … در فرهنگـی متفـاوت خـود را غرق و کنید جهان را از دیدگاه دیگران ببینید. تیقّفوم زار به خاطر داشته باشید هر محدودیتی ک ه در زندگی خـود داریـد احتمـالاً فقـط ناشـی از محـدودیت تجـارب مرجـع اسـت. مرجعهای خود را توسعه دهید تا زندگیتان به سرعت پیدا توسعه کند. تجارب تازهای را که باید کنید پیدا کدامند؟ سؤال شایستهای که میتوانید از خـود بکنیـد ایـن اسـت: «بـرای رسـیدن بـه چیزهایی واقعاً که میخواهم چه مرجعهایی مورد نیاز است؟» چه تفریحاتی را خواهید می تجربه به؟ کنید چیزهایی فکر که کنید برای سرگرمی و احساس حال خـوش مایـل بـه انجـام آنها هستید. پس از آنکه فهرستی از مرجعهای تازه تهی ه کردید، برای هر یک مهلتی زمانی قائـل. شـوید تصـمیم بگیریـد کـه در چـه زمانی خواهید می هر یک از آن کارها را انجام دهید.
کی خواهید می سخن بز به گفتنان اسپانیایی، یونانی یا ژاپنی را بیاموزید؟ چه موقع رب خواهید می بالونی که با هـوای گـرم کار کند می سوار شوید؟ کی خواهید می از خان ة سالمندان بازدید چه کنید؟ موقع خواهیـد مـی بـه کـاری تـازه غیرعـادّی و دست بزنید. یکی از قویترین تجارب مرجع من، مربوط به زمانی اسـت کـه در روز عیـد شـکرگزاری بـه همـراه پسـرم بـرای توزیـع بستههای غذا رفته مستمندان بین. بودیم من پسرم را که در آن زمان چهار ساله بود، تشویق کردم که یک سبد غذا را بـه مرد ولگردی که در درگاه یک دستشویی عمومی خوابیده بود، بدهد. با «پسرم تعجّب جیرک» را دیدم که دستی بـه شـان ة آن مرد زد و با صدای بلند گفت «: روز شکرگزاری مبارک»! ناگهان مرد ولگرد از جا پرید، ق
ـدّ خـود را راسـت کـرد و بـه طرف او یورش. برد قلب من از جا. دش کنده چیزی نمانده بود به که طرف او خیز بردارم که دیدم مَ رد، دست پسرم را به نرمی گرفت، آن را بوسید و گفت «: از لطفتان» …ممنونم گمان ن میکنم که در روز عید شکرگزاری، بتوان هدیهای بهتـر از این به کودکی چهار ساله داد. چه تجارب ثمربخشی را میتوانید با همراهی عزیزانتان کنید کسب. برای کسب تجربه و افزایش مرجعها، لازم به نیست سفرهای دور و دراز. بروید میتوانید در همان جامعهای کـه هسـتید، در سر یک چهارراه، به فردی کمک کنید. فقط با اضافه شدن یک مرجع، دریچ ة جهانهای تازهای بـه روی شـما گشـوده می این. شود مرجع کارساز، میتواند چیز تازهای باشد که بینید می یا میشنوید.
یک گفتگو، یک فیلم و یا یـک سـمینار یـا نکتهای که در صفح همین بعد ة کتاب یا کتاب دیگری به آن برمی هرگز. خورید نخواهید دانسـت کـه چـه موقـع برایتـان پیش میآید. هعسوت یاهدیلک از جا برخیزید و وارد معرک ة زندگی بگذارید! شوید تخیّل شما همراه با امکان آنچه که قابل و کشف تجربـه اسـت پـرواز و کند این کار را هماکنون آغاز. کنید امروز کدام دنبال به تجربه میتوانید بروید که زندگیتان را گستردهتر سازد؟ بر اثـر ایـن تجربـه بـه چـه انسـانی مبـدّل خواهید شد؟ نیرویی است که زندگی شما را شکل دهد می این. نیروست تعیین که چه کند می کارهایی از نظر شما ممکن یـا غیـرممکن است، از چه چیزهایی کنید، اجتناب چگونه فکر چه و کنید واکنشهایی نشان دهید این. نیرو، عقیدهای اسـت کـه دربـار ة هویت خود دارید. هم ة ما، ولو به طور نیمه آگاه، تعریفی از خویشتنِ خویش داریم و این تعریف اسـت کـه بـر همـ جنبـه ة هـای زنـدگی اثـر میگذارد. مثلاً اگر خود را فردی محافظهکار ببینید، حرکات حتّی و تانسخنان یک نوع است و اگر خود را فردی بیبـاک و متجاوز در نظر آورید، نوع هر. دیگر که تغییری در این تعریف بدهید، بلافاصله در استعدادهایی که بـه کـار میگیرید، رفتاری که نشان و دهید می آرزوهایی که در سر میپرورید تغییری ایجاد کند می. هم ة تجارب زنـدگی خـود را بـا کمـک این اعتقاد تفسیر و کنید می هم تصمیم ة های شما از این صافی میگذرد. آیا هرگز گفتهاید «: این کار از من نیست ساخته! من چنین می آد»!
نیستم اگر چنین عبارتی را گفته باشید به مرز تعریفـی که در گذشته از خود داشتهاید کیفیت و زندگی امروزیتان تا یحدّ ناشی از آن است، نزدیک شدهاید از. خـود: بپرسـید «این عقیده را که من چگونه شخصی هستم از کجا چه و ام آورده مدّت است که در من پیـدا شـده اسـت؟» شـاید تـاکنون زمان آن رسیده باشد که هویت خود را به روز درآورید. آیـا ایـن عقیـده را آگاهانـه انتخـاب کردهاید و یـا برآینـدی از مجموعه نظرات دیگران و وقایع مهمّ زندگانی و عوامل دیگری است و ناخواسته که ناآگاهانه وارد شده ذهنتان است؟ اگر خواستید می خود را به گونهای دیگر معرّ فی کنید تا تصویری نیرومندتر و دقیقتـر از آنچـه امـروز هسـتید بـه دسـت دهد، چگونه بیان میکردید شده کسی چه کهاید؟
هم ة ما باید دیدگاه خود را به نسبت هویت و قابلیتهایی که داریم وسیعتر کنیم. باید کنیم حاصل اطمینان برچسبهـایی به که خود میزنیم ما را محدود ن به بلکه کنند، می ما وسعت نیکی به و بخشند می هایی که در درون خود داریم، میافزایند. امّا مراقب باشید؛ اگر مرتّباً: «بگویید من هستم چنین» … چنان هم خواهید شد مثلاً. بعضیها مـی گوینـد «: مـن تنبلـی آدم» هستم در حالی که این افراد بلکه نیستند، تنبل هدفهای انگیزندهای ندارند. تیقّفوم زار آیا خود را به گونهای تعریف که کنید می تولید محدودیت کند؟ آیا این محدودیت در ةزمین بینی پیش عملکرد و قابلیتتان است؟
اگر چنین است، آن را عوض کنید. هنگامی تغییری که در زندگی خود ایجاد کنیم، میکسانی که در محیط اطرافمان گاههستند بـه کمکمان میآیند و گـاه موانعی بر سر پیشرفتمان راه ایجاد کنند می این. اشخاص اگر به همان چشم به گذشته ما نگاه کنند، چون (اطمینان بـاور) دارند که هستیم، کسی چه لذا عملاً در حکم «لنگر» یا عاملی منفی گاهی و هستند ما را به سوی عواطف و عقاید که گذشته زمانی بخشی از هویتمان بودهاند، برمیگردانند. باید بدانیم که قدرت نهایی برای تعریف هویت در اختیار خود ماست. گذشتة ما، حال کنندة مشخّص یا آینـدة مـا نیسـت. دست عمل به بزنید و هویت تازه و نیرومند خود را از همین امروز بپذیرید. اگر در زندگی خود بارها سعی کردهاید به مثبت تغییری که وجود آورید امّا موفّق نشدهاید، احتمـال به زیـاد علّـتش ایـن بوده است سعی که کردهاید که اعمال و رفتار تازهای پیش بگیرید که با عقایدی که درباره هویت خود داشتهاید سـازگار نبوده است. برای اینکه بهبود سریع و پایداری در کیفیت زندگیتان ایجاد شود، باید هویت خود را عـوض کنیـد یـا آن را و دهید تغییر یا گستردهتر سازید. به مثلاً جای سعی اینکه در ترک عادت مضرّ مثلاً (ی صرف مشروب الکلی)
کنید، خـود را بـه چشـم فـرد سـالم و شـادابی که ببینید برای بهبود عملکرد خود تلاش کند می. طبیعی حاصلِ چنان تصمی می آن است به که عنوان یک فرد سالم، هرگز به حتّی فکر نوشیدن مشروب نیفتید. «بحران هویت چیست؟» این حالت هنگامی اتّفاق میافتد که بخواهیم برخلاف عقیدهای که دربار ة هویت خود داریم عمـل کنیم. نتیجه این میشود که در درستی همه تردیدچیز کنیم امّا. آیا هیچیک از ما واقعاً که هست خود را و بشناسد بدانـد چه که شخصی است؟ من گمان ن میکنم. خصوصاً هویتی به که سن یا ظـاهر شـخص داشـته بسـتگی باشـد، بـه طـور قطـع موجب دردسر و بحرانهای آتی خواهد شد. علاوه به این امور دستخوش تغییرند امّا. اگر در مورد شخصیت خـود دیـدی وسیعتر داشته باشیم و یا حتّی تعریفی را که از خود داریم به امور معنوی مرتبط سازیم، هرگز هویتمان مورد تهدید قرار نمیگیرد. آنچه مسلّم است، ما چیزی بیش از جسم ظاهری خود. هستیم پس چه ببینید عاملی است که شما را به منحصر فرد کـرده است. هعسوت یاهدیلک اکنون زمانی وقت صرف معرّ به و کنید فی خود. بپردازید
راز موفقیت, آنتونی رابینز,راز موفقیت, آنتونی رابینز,راز موفقیت, آنتونی رابینز,راز موفقیت, آنتونی رابینز,راز موفقیت, آنتونی رابینز,راز موفقیت, آنتونی رابینز,راز موفقیت, آنتونی رابینز,راز موفقیت, آنتونی رابینز,راز موفقیت, آنتونی رابینز,راز موفقیت, آنتونی رابینز,راز موفقیت, آنتونی رابینز,راز موفقیت, آنتونی رابینز,راز موفقیت, آنتونی رابینز,راز موفقیت, آنتونی رابینز,راز موفقیت, آنتونی رابینز,راز موفقیت, آنتونی رابینز,راز موفقیت, آنتونی رابینز,راز موفقیت, آنتونی رابینز,راز موفقیت, آنتونی رابینز,راز موفقیت, آنتونی رابینز,راز موفقیت, آنتونی رابینز,راز موفقیت, آنتونی رابینز,راز موفقیت, آنتونی رابینز,راز موفقیت, آنتونی رابینز,راز موفقیت, آنتونی رابینز,راز موفقیت,
نظرات
نظری ثبت نشده.