این شیوه ممکن است در نظر سایرین بسیار مشکل باشد… زیرا بسـیاری در یـک بخش این چهارراه، در یک ساختار فکری از حرکت باز. میایستند حداقل این است که شما به این مسئله پی میبرید که چرا بعضی افراد کمتر کـار میکنند، درآمد بیشتری دارند، مالیات کمتری پرداخت میکنند و احساس امنیت مالی بیشتری نسبت به سایرین دارند. خیلی ساده است، این موضوع به شناخت از ایـن کـه تلاش شما در کدامیک از بخشهای این چهارراه پولسازی و در چـه زمـانی نتیجـه بخش است، بستگی دارد. راهنمایی برای رسیدن به استقلال مالی چهارراه پولسازی تنها مجموعهای از قوانین نیست، بلکه راهنمایی برای کسـانی است که آنها را بکار میبندند، این قوانین هدایتگر من و کیم از میان کشمکشهای مالی به سمت امنیت مالی و سپس استقلال مالی شدند.
ما نمیخواستیم که هـر روز زندگی خود را با دغهدغه بیدار شدن از خواب و برای پول کار کردن بگذرانیم. تفاوت میان افراد پولدار و دیگران چند سال پیش، مقالهای خواندم که در آن نوشته شده بود اکثر افراد پولدار ۷۰% از درآمد خود را از طریق سرمایهگذاری یا ربع سرمایه گذاری در چهـارراه پـولسـازی و کمتر از ۳۰ درصد باقی مانده را از حقـوق یـا ربـع کارمنـدی ایـن چهـارراه بدستمیآورند. چنانچه آنان در ربع کارمندی قرار گیرند، باید شـانس بیاورنـد کـه کارمنـد شرکت خودشان باشند. درآمد آنان همانند نمودار زیر خواهد بود: ۳۰% ۷۰% برای اکثریت سایر مردم، افراد فقیر و طبقه متوسط جامعه، ۸۰ درصد از درآمدشان از طریق دریافت حقوق از ربع کارمندی یا ربع خویشفرمایی در چهارراه پولسازی و کمتر از ۲۰ درصد مانده درآمد آنها از طریق سرمایهگذاری یا ربع سرمایهگذاری در این چهارراه فراهم. میشود
تفاوت میان پولدار بودن و ثروتمند بودن در فصل یک اشاره کردم که مـن و همسـرم در سـال ۱۹۸۹ میلیـونر شـدیم امـا استقلال مالی خود را در سال ۱۹۹۴ بدست آوردیم. میان پولدار بودن و ثروتمند بودن تفاوتهایی وجود دارد. درآمد ما بالا رفته بود و از طرف دیگر کمتر کـار میکردیم زیرا سیستم کسب و کار ما بدون انجام هیچ تلاش فیزیکی از جانـب خودمـان روبـه رشد بود. ما به آنچه در نظر اکثر مردم موفقیت مالی است دست یافته بودیم.
البته هنوز نیاز داشتیم که جریان نقدینگی حاصل از این تجارت را به داراییهای ملموستری تبدیل کنیم تا جریان نقدینگی مـازادی را برایمـان بـه همـراه آورد. مـا کسب و کار خود را به موفقیت تبدیل کردیم و زمان آن فرا رسیده بود که توجه خود را بر روی توسعه داراییهای خود متمرکز کنیم تا جایی که جریان نقدینگی حاصل از کلیه داراییهایمان بیشتر از مخارج زندگیمان شود. (> 80%) (< 20%)نموادر ما این چنین بود: در سال ۱۹۹۴، درآمد منفعل بدست آمده از کلیه دارایـیهـا بـه مراتـب بیشـتر از مخارج زندگی ما بود. به این ترتیب، ما ثروتمند شدیم.
در حقیقت، کسب و کار ما جزیی از داراییهایمان به شمار میآیند زیرا منبع درآمد بوده و بدون نیاز به کار فیزیکی سـخت اداره میشوند. بـرای آنکـه شخصـاً درک بهتری از مفهـوم ثـروت داشـته باشـیم، میخواستیم اطمینـان حاصـل کنـیم کـه داراییهای مشهودمان نظیر املاک و مستغلات و سهام درآمد منفعل بیشتری نسبت به مخارج ایجاد میکنند، بنابراین میتوانستیم بگـوییم کـه واقعـاً ثروتمنـد هسـتیم.
زمانی که درآمد حاصل از ستون دارایـیهامـان بیشـتر از درآمـد حاصـل از کسـب و کارمان باشد، میتوان گفت کسب و کار خود را به شریکمان فروختیم. حـالا دیگـر ثروتمند هستیم. تعریف ثروت تعریف ثروت بدین گونه است: “تعداد روزهایی که میتوانید بـدون انجـام کـار فیزیکی (یا هر کسی در خانواده شما کار فیزیکی انجام میدهد) سپری کنید و هنـوز قادر به حفظ استانداردهای زندگی خود باشید.
” بطور مثال: اگر مخارج ماهیانه شما به میزان ۱۰۰۰ دلار در هر ماه باشـد و مقـدار ۳۰۰۰ دلار هم پسانداز داشته باشید، میزان ثروت شما تقریباً به اندازه سه ماه یا نود روز خواهد بود. واحد سنجش ثروت زمان است نه پول. در سال ۱۹۹۴ ثروت من و همسرم بیحـد و حصـر بـود. (بـه اسـتثنای تغییـرات گسترده اقتصادی) زیـرا درآمـد حاصـل از سـرمایهگـذاریهایمـان بیشـتر از مخـارج. ماهیانهمان بود به هر حال مهم نیست درآمد شما چقدر باشد، آنچه اهمیت دارد میزان پـسانـداز شما و مدت زمانی است که آن پول برای شما کار میکند. هر روز بـا افـرادی روبـرو میشویم که درآمد بالایی دارند اما تمامی درآمد آنها خرج میشود و سـتون مخـارج ایشان بیشتر از ستون درآمد آنهاست.
الگوی جریان نقدینگی آنان بصورت زیر است: هر زمان که پول بیشتری بدستمیآورند آن را صـرف خریـد میکنند. گـاهی اوقات نیز یک ماشین جدید یا خانه بزرگتری را خریداری میکنند که رهآوردی برای بدهی طولانی مدت و تلاش فیزیکی بیشتر بوده و دیگر پولی باقی نمیماند تـا وارد ستون داراییها شود. این پول به سرعت از دست شما میرود، ممکن است ایـن طـور تصور کنید که آنها مسهل مالی مصرف. میکنند داراییهای روی خط قرمز در دنیای اتومبیلها مثل معروفی است که میگوید: “نگه داشتن موتـور بـر روی خط قرمز.” “خط قرمز” به معنای این است که دریچه کنترل سوخت، دور موتـور را نزدیک به خط قرمز یا حداکثر سرعتی که موتور اتومبیل میتواند بدون انفجار بـا آن سرعت حرکت کند نگه میدارد.
زمانی که موضوع دارایـیهـای شخصـی بـه میـان میآید، مردمان بسیاری چه فقیر چه غنی هستند که پیوسته بر روی خط قرمز مـالی کار میکنند. مهم نیست که درآمد آنان چقدر باشد بلکه میتوانند کلیه درآمد خـود را در یک چشم برهم زدن خرج کنند.
رابرت کیوساکی بازاریابی شبکه ای,رابرت کیوساکی بازاریابی شبکه ای,رابرت کیوساکی بازاریابی شبکه ای,رابرت کیوساکی بازاریابی شبکه ای,رابرت کیوساکی بازاریابی شبکه ای,رابرت کیوساکی بازاریابی شبکه ای,رابرت کیوساکی بازاریابی شبکه ای,رابرت کیوساکی بازاریابی شبکه ای,رابرت کیوساکی بازاریابی شبکه ای,رابرت کیوساکی بازاریابی شبکه ای,رابرت کیوساکی بازاریابی شبکه ای,رابرت کیوساکی بازاریابی شبکه ای,رابرت کیوساکی بازاریابی شبکه ای,رابرت کیوساکی بازاریابی شبکه ای,رابرت کیوساکی بازاریابی شبکه ای,رابرت کیوساکی بازاریابی شبکه ای,رابرت کیوساکی بازاریابی شبکه ای,رابرت کیوساکی بازاریابی شبکه ای,
نظرات
نظری ثبت نشده.