رهایی از زندان ذهن
رهایی از زندان ذهن رهایی از وسواس فکری
برای اینکه بتوانیم ذهن خود را بشناسیم. نیاز به این هست که رفته رفته شکافی را میان افکار پیوسته ذهن ایجاد کنیم. اما چطور میشه رهایی از زندان ذهن رو انجام داد؟
همانطور که قبلا گفتیم در طول روز از خودتون بپرسید که اکنون و در این لحظه دارم به چه چیزی فکر میکنم؟؟؟ روزی چند بار این سوال را از خودتون بپرسید. آن وقت میبینید که شما در طول روز، تقریبا به موضوعات پوچ و بی ارزش زیادی فکر میکنید که نسبت به این افکار آگاه نیستید.
پس برای شروع کار، بهتره شکاف در روند بی اختیار افکار ذهن ایجاد کنیم تا این شکاف ها شناخت لازم از آگاهی را بر ما نمایان کند.
رهایی از زندان ذهن رهایی از وسواس فکری
برای ایجاد شکاف بیشتر در روند پر تکرار ذهن، همانطور که قبلا نیز گفته شد، در طول روز به اطراف خودتون دقت بالایی داشته باشید. به عنوان مثال : زمانی که در حال شستشوی دست خودتون هستید ریختن آب بر روی دستان خود را به خوبی و با تمام وجود احساس کنید.
آن زمانی که از پله های آپارتمان بالا میرید، به پاها و زانوهای خودتون به خوبی دقت کنید. با کوچکترین فرمان از جانب مغز، پاها شروع به حرکت میکنند و پله ها را یکی پس از دیگری طی میکنند.
به میوه هایی که میخورید دقت کنید، به طعم غذایی که میخورید دقت کنید. به بوی گل ها دقت کنید. به نسیم باران، علت ریزش باران، علت وجود خورشید، علت وجود سرما، علت وجود گرما، به تمامی این ها دقت کنید.
رهایی از زندان ذهن رهایی از وسواس فکری
پس در این صورت ما علاوه بر ایجاد شکاف در بین افکار بیهوده ذهن، در حال تربیت ذهن نیز هستیم. درست مثل اینکه داریم به یک کودک نوپا، از نو، طبیعت را نشان میدهیم تا بداند که ارزش معنوی این کره خاکی، بسیار بالا است.
ما در طول روز با افکار زیادی سر و کار داریم و گاهی باید به بعضی از این افکار خندید. این نیز خود شکافی در میان ذهن است. رخنه کردن به قدرت ذهن است. پس دقت کنبد. ما به یک باره نباید منکر ذهن شویم. بلکه باید رفته رفته شکافی را در میان افکار ذهنی ایجاد کنیم.
این نکته را فراموش نکنید که شما ذهن خود نیستید.
رهایی از زندان ذهن رهایی از وسواس فکری
همیشه فکر کنید که ذهن، کودکی هست که در کنار شما راه میره، مثل راه رفتن یک مادر با یک کودک در خیابان.
زمانی که کودک به شما بگه من از شخصی بدم میاد، شما مسلما به افکار این کودک میخندید.
زمانی که این کودک نسبت به شخصی حسادت میکند و ساعت ها این حسادت را گوش زد میکند، باز مسلما میخندید و یا حداقل سعی میکنید که با چند ترفند این کودک را آگاه کنید.
سوال اینجاست: چرا در مورد خودمان اینگونه عمل نمیکنیم ؟؟؟
همیشه هر چیزی که در ذهن شما تداعی میشود را تایید یا رد نکنید. بلکه کمی تعمق کنید تا تشخیص بدید این افکار از ذهن است یا از درون.
رهایی از زندان ذهن رهایی از وسواس فکری
در ادامه بخوانید:
ویدئوهای آموزشی اصلاح الگو های ذهنی
مقالات تفکر مثبت – باور
آیا راهی برای اصلاح افکار و باورها وجود دارد؟
دانلود رایگان فایل های آموزشی
فایل های خود هیپنوتیزم
دانلود رایگان فایل های انگیزشی
دانلود رایگان هیپنوتراپی پنهان جذب فراوانی
هیپنوتراپی پنهان چیست و چگونه عمل می کند؟
مقالات ضمیر ناخودآگاه
نظرات
نظری ثبت نشده.