داستان خسارت
دیوید لورچ مشغول تزیین کاج سال نو بود که پسر همسایه هنگام بازی فوتبال با شوتی که زد باعث شد چند چراغ نیون کاج بسوزد!دیوید بی معطلی به سراغ آقای مالندا پدر پسرک شیطان که یک وکیل معروف بود رفت و از او پرسید:آقای وکیل اگر بچه ای لامپهای کاج عید را بشکند قانونا نباید پدرش خسارت بدهد؟
آقای مالندا گفت:چرا.
دیوید ماجرا را تعریف کرد و گفت:پس شما باید ۱۵۰دلار خسارت به من بدهید.!
آقای وکیل سری تکان داد و گفت:حتما این کار را میکنم اما یادتان نرود که حق مشاوره وکالت من ۲۰۰ دلار است پس شما ۵۰ دلار به من بدهکار هستید.!!!!!!
داستان زندان
مایکل به جلو نگاه کرد و مرد سیاهپوش را دید که به او زل زده بود.یاد دوستش جیمی افتاد که همیشه در مورد این مرد سیاهپوش میگفت:
-اون یک زندانبان مخصوصه که تا خودت قبول نکنی حکم زندان را برات نمی خونه.!
مایکل نگاهی به هم بندش انداخت که با اشتیاق به او نگاه می کرد و بعد به یاد همکارش استوارت افتاد که او را قبلا در این مورد نصیحت کرده بود:
-مایکل فریب خنده های اینگونه هم بندها را نخور….اونا شاید ابتدا بهت لبخند بزنند و محیط را برات تبدیل به بهشت کنند…اما خیلی زود بلایی سرت می آورند که از ترس آنها هم که شده از این زندان فرار می کنی…
مایکل نگاهی به اطرافش کرد در میان مدعوین خیلی ها مانند او طعم این زندان را چشیده بودند اما حالا برای او کف می زدند!و بعد ناگهان یاد مادر بزرگش افتاد که همیشه میگفت:
-خیلی ها می گن با این کار وارد زندان می شی…اما باور کن این زندان از بهشت هم قشنگ تره!
با تداعی حرف مادر بزرگ مایکل همه حرفها را فراموش و رو به مرد سیاهپوش کرد و دست هم بند سفید پوشش را گرفت و با صدای بلند گفت:
-بله…
مهمانان جشن عروسی برای عروس و داماد کف مرتب زدند!
http://droffboy.blogfa.com
در ادامه بخوانید:
دیدن همه داستان های انگیزشی
دانلود رایگان فایل های انگیزشی
دانلود رایگان فایل های آموزشی
تصاویر مفهومی
زندگینامه افراد موفق
مصاحبه با کارآفرینان برتر
مشاهده همه فایل های هیپنوتراپی پنهان – Subliminal Message
مشاهده ویدئو های کانال آپارات گروه آموزشی الهی
✔️ برای دانلود رایگان این فایل صوتی ارزشمند کلیک کنید👇👇👇
اگر نظر یا سئوالی دارید در پایین همین صفحه بنویسید ، همکاران ما باخوشرویی پاسخگوی شما هستند!
نظرات
نظری ثبت نشده.