پاسخ به سئوالات متداول در مورد موفقیت ۲

پرسش و پاسخ در زمینه موفقیت

“باسلام وعرض ادب خدمت شما:
من پس ازسالها کاروتلاش خانه محل کارو…ازدست دادم وبه کاری که تشخیص دادم علاقه دارم روی اوردم ومتاسفانه دراین کارهم موفقیتی نداشتم وپس اندازهای قبلی خودم روهم ازدست ذاذم ودرحال حاضرباداشتن دوفرزند در یک اپارتمان ۵۰متری مستاجرهستم دراین چند سال کتاب هاومقالات و… زیادی درمورد قانون جذب وموفقیت خواندم ودرابتدا دچارشوق واشتیاق شدم وپس ازمدتی مجدد ناامید…واینکه یک باوری درمن هست که اگرخدابخواهدخودش مسیررابرایت ازجایی که فکرنمیکنی فراهم میکند واینکه این موضوع درقران هم ذکرشده که به هرکسی تشخیص دهیم فراوانی عطا میشوذشاید هم من اشتباه بیان کرده باشم فکرمیکنم روزی هرکس مقدارمشخصی تعیین شده وتلاش زیاد بی ثمراست واین روبگم دیدم به زندگی وموفقیت منفی شده واینوخوذم ودوستان میگن بهم..ازشمادوست عزیز میخام منو راهنمایی کنی چه باید کنم که تغییرریشه ای درزندگی وباورهایم ایجاد شوذ.باتشکرفراوان”

پاسخ:

“با سلام خدمت شما دوست عزیز

مشکل شما مشکل خود من هم بود، زمانی من هم مثل شما فکر می کردم و با خودم می گفتم که من گنجشک روزی هستم و تقلای زیاد فقط باعث خسته کردن خودم و افسردگیم میشد! چون همیشه با خودم میگفتم روزی دست خداست، اگر یک نفر پولدار هست مصلحت خداست و اگر کسی هم فقیره باز مصلحت خداست.

دوست خوبم شاید از من ناراحت بشی ولی باید بگم که این نوع طرز فکر توهین به عدالت و رحمت خداست! من در یک خانواده مذهبی و در یک محله مذهبی بزرگ شدم. سالها پامنبری سخنران های بزرگواری چون حاج آقا هاشمی نژاد و حاج آقا انصاریان و…. بودم. من فوق دیپلمم رو در شهر مقدس قم گرفتم و در اون محیط علاوه بر تحصیل علوم دانشگاهی به صورت غیر رسمی یادگیری علوم مذهبی رو هم پیگیری می کردم.

متأسفانه بدلایلی این باور و طرز فکر غلط باعث شده که افراد مذهبی از ثروت دور بشن. در دوره “کوچینگ ثروت” مفصل و با استناد به متون دینی در این باره صحبت کردم.

کلمه” لا اله الا الله” رو اگر فقط یک ” اله ” رو ازش حذف کنیم کلا معنی عبارت عوض میشه، یعنی هیچ خدایی وجود ندارد!!!
بدبختی اینجاست که عده ایی به عمد یا به سهو اومدن به صورت گزینشی کلام معصومین و یا آیات قران رو بصورت سلیقه ای و گزینشی جداکردن و معنی کردن و متاسفانه نتیجه این شده که افراد در زندگی به جایی می رسن که تصمیم می گیرند که فقیر و دیندار باقی بمونند و بعضی دیگه هم تصمیم میگیرند قید خدا و مذهب رو بزنند و برن دنبال پول!!!
و این اشتباه بزرگ به خاطر کج فهمی ما هست و گرنه کسب مال دنیا با دینداری نه تنها منافاتی نداره بلکه بزرگان دین مردم رو تشویق به فعالیت و کسب ثروت می کردند.

حضرت علی (ع) میفرمایند اگر فقر از درب خانه ای وارد شود، ایمان اهل خانه از پنجره خارج می شود.

حالا موضوع رو از یه منظر دیگه بررسی میکنیم:
سؤال: اگر کشاورزی در تابستان گندم بکاره و صبح تا شب هم دعا کنه و به امامان معصوم متوسل بشه، زجه بزنه، خدا رو قسم بده و … آیا گندم هایی که کاشته سبز میشن؟
جواب: نه سبز نمی شن !!
سؤال: پس این همه توسل و توکل به خدا چی میشه؟ پس کمک خدا چی میشه؟ مگه خودش نگفته از تو حرکت بنده من و از من برکت؟!
جواب: چونه نزن سبز نمی شن!!!
سؤال : پس احتمالاً صلاح خدا نیست که گندم هایی که کاشتم سبز بشن وگرنه اگر خدا می خواست سبز می شدن وگرنه برای خدا که کاری نداره؟!
جواب خدا: عزیزم چرا داری به من که خدای رحمان و رحیم هستم تهمت میزنی؟!
بنده: خدا جون چرا منو دوست نداری؟ عصبانی نشو من ناراحت نیستم، اشکالی نداره من راضیم به رضای تو. حتما قسمت نیست که گندم هایی که کاشتم سبز بشه.
خدا: بنده خوبم! تو اشرف مخلوقات من هستی! من موقعی که تو رو آفریدم به خودم به خاطر همچین شاهکاری تبریک گفتم. مگه یادت رفته که من به خاطر تو همه فرشته ها رو مجبور کردم تا به تو سجده کنند؟! چرا فکر کردی که من تو رو دوست ندارم؟
آیا یک معلم دوست نداره که همه دانش آموزانش قبول بشن؟ آیا اگر یک دانش آموزی بخاطر تنبلی و درس نخوندن رفوزه بشه بخاطر این هست که معلم مصلحت ندونسته که اون قبول بشه؟
بنده: آخه اگه دوستم داشتی گندم هام رو سبز میکردی! تا من به خواستم برسم و خوشحال بشم!
خدا: بنده خوبم من به تو عقل دادم نعمتی که به خیلی دیگه از مخلوقاتم ندادم! من به تو حق انتخاب دادم، نعمتی که حتی فرشته هام هم از داشتنش محرومند!
بنده خوبم ، من جهان رو بر اساس قوانین منظم و دقیق آفریدم، چرا از من کاری رو میخوایی که بخاطرش مجبور بشم قوانین و نظمی رو که خودم برقرار کردم رو نقض کنم؟!
مقصر خودت هستی که دیر گندمت رو کاشتی، چون فصل کاشت اون آخر زمستون و نهایتا اول بهاره! نه تابستون …
بنده: خدایا این چه عدالتیه که قوانینی رو که به ضرر من هست درست کردی! مگه خودت نگفتی از تو حرکت از من برکت، پس چرا به زحمت و تلاش من برکت نمیدی و کمکم نمی کنی؟
خدا: بنده خوبم تو یکدونه گندم میکاری ولی من برات هفتصد برابرش می کنم، آیا این جزء کمک و برکت منه؟
قوانین من به نفع توئه، اگر قرار باشه پلیس راهنمایی رانندگی، همزمان چراغ قرمزهای هر چهار طرف چهار راه رو به خاطر دلسوزی برای مردم سبز کنه، چه اتفاقی می افته؟ همه تصادف می کنند، پس نظم و قانون به نفع خودته!
بنده خوبم کاش کمی بیشتر تعقل می کردی، مگه پیامبر من به شما نگفته که یک ساعت فکر کردن بهتر از هفتاد سال عبادته؟
بنده : خدایا پس چرا راهنماییم نمیکنی؟ پس چرا مشکلم رو حل نمی کنی؟
خدا: بنده من! مگه تو خبر نداری که من دوست ندارم زیاد معجزه کنم؟! مگه تو خبر نداری که من دوست دارم که مشکلات یک بنده رو به دست بنده ای دیگه حل کنم؟!
اگر تو مریض بشی باید بری پیش پزشک، من به داروی اون پزشک برکت میدم تا تو مداوا بشی. ولی قرار نیست که تو از خونه بیرون نیایی و تلاشی نکنی و توقع شفا از من داشته باشی!
من هر روز دارم به تو کمک می کنم ولی تو دستان من رو نمی بینی!!!
من هر روز دارم تو رو راهنمایی می کنم ولی تو صدای من رو نمی شنوی!!!