ملا و شراب فروش !
سرمایه داری در نزدیکی مسجد قلعه فتح الله کابل رستورانی ساخت که در آن موسیقی و رقص بود و برای مشتریان مشروب هم سرو می شد.
ملای مسجد هر روز در پایان موعظه دعا می کرد تا خدا صاحب رستوران را به قهر و غضب خود گرفتار کند و بلای آسمانی بر این رستوران نازل!.
یک ماه از فعالیت رستوران نگذشته بود که رعد و برق و توفان شدید شد و رستوران به خاکستر تبدیل گردید.
ملا روز بعد با غرور و افتخار نخست حمد خدا را بجا آورد و بعد خراب شدن آن خانه فساد را به مردم تبریک گفت و اضافه کرد: اگر مومن از ته دل از خداوند چیزی بخواهد، از درگاه خدا ناامید نمی شود.
اما خوشحالی مومنان و ملای مسجد دیری نپایید صاحب رستوران به محکمه شکایت برد و از ملای مسجد خسارت خواست !
ملا و مومنان چنین ادعایی را نپذیرفتند !
قاضی دو طرف را به محکمه خواست و بعد از این که سخنان دو جانب دعوا را شنید، گلویی صاف کرد و گفت : نمی دانم چه بگویم ؟! سخن هر دو را شنیدم : یک سو ملا و مومنانی هستند که به تاثیر دعا و ثنا ایمان ندارند !
وسوی دیگر مرد شراب فروشی که به تاثیر دعا ایمان دارد …!
“پائولو کوئیلو”
در ادامه بخوانید:
دیدن همه داستان های انگیزشی
دانلود رایگان فایل های انگیزشی
دانلود رایگان فایل های آموزشی
تصاویر مفهومی
زندگینامه افراد موفق
مصاحبه با کارآفرینان برتر
داستان موفقیت بزرگان,داستانهای راز موفقیت,داستان موفقیت بزرگان,داستانهای راز موفقیت,داستان موفقیت بزرگان,داستانهای راز موفقیت,داستان موفقیت بزرگان,داستانهای راز موفقیت,داستان موفقیت بزرگان,داستانهای راز موفقیت,داستان موفقیت بزرگان,داستانهای راز موفقیت,داستان موفقیت بزرگان,داستانهای راز موفقیت,داستان موفقیت بزرگان,داستانهای راز موفقیت,داستان موفقیت بزرگان,داستانهای راز موفقیت,داستان موفقیت بزرگان,داستانهای راز موفقیت,داستان موفقیت بزرگان,داستانهای راز موفقیت,داستان موفقیت بزرگان,داستانهای راز موفقیت,داستان موفقیت بزرگان,داستانهای راز موفقیت,داستان موفقیت بزرگان,داستانهای راز موفقیت,داستان موفقیت بزرگان,داستانهای راز موفقیت,داستان موفقیت بزرگان,داستانهای راز موفقیت,داستان موفقیت بزرگان,داستانهای راز موفقیت,داستان موفقیت بزرگان,داستانهای راز موفقیت,داستان موفقیت بزرگان,داستانهای راز موفقیت,داستان موفقیت بزرگان,داستانهای راز موفقیت,داستان موفقیت بزرگان,داستانهای راز موفقیت,
نظرات
نظری ثبت نشده.